دکتر سیروس عبدوسی می گوید: جانبازان ایثار گران و قهرمانان ملی هستند
اما متاسفانه در جامعه فراموش شده اند. باید جایگاه واقعی جانبازان در
جامعه مشخص شود چرا که این آرامش و آسایش را مدیون زحمات آنها هستیم.
عبدوسی از روزهای حضور در جبهه می گوید:
دانشجوی دانشگاه تربیت معلم بودم. قرار بود بعد از فارغ التحصیلی به عنوان
معلم مشغول به کار شوم. با شروع جنگ سرنوشت زندگی ام تغییر کرد، درس را رها
کرده و به جبهه رفتم. می خواستم دینم را به مملکت ادا کنم.
امام خمینی (ره) فرموده بود: «برای هر ایرانی واجب کفایی است که در جنگ شرکت کند.» من هم بر خودم واجب دانستم که به تکلیفم عمل کنم.
برای اولین بار به عنوان تیپ ویژه شهدا به منطقه مهاباد اعزام و به پاک سازی مناطق از منافقین پرداختیم. آن زمان کردستان به شدت نا امن بود. دومین بار به لشکر محمد رسول الله، تیپ 12 قائم، اعزام شدم. ابتدا به صورت پدافند در جزایر مجنون بودیم. بعد عملیات کربلای 5 شروع شد.
وی از مجروحیتش می گوید:
در عملیات کربلای 5 ترکش به کمر و دستم اصابت کرد و دچار موج گرفتگی شدم.
یکی از رزمنده های گردان گیلان من را به عقب منتقل کرد. بر روی دست و کمرم
چند عمل جراحی انجام شد و بعد از بهبودی چون کمک آرپی جی زن بودم به منطقه
برگشتم.
سیروس عبدوسی شیمیایی شدنش را به یاد می آورد:
قبل از اینکه لشکر محمد رسول الله در جزیره مجنون مستقر شود چند لشکر دیگر
وارد عملیات شده بودند. دشمن منطقه را بمباران شیمیایی کرده بود. منطقه
هنوز آلوده به گازهای شیمیایی بود.
جنازه بچه ها هنوز در داخل کانال ها و سنگر ها مانده بود. گروه های
امداد نتوانسته بودند آنها را به عقب منتقل کنند. شرایط حساس و بدی بود
مجبور بودیم آنها را رها کرده و در برابر دشمن مقاومت کنیم.
روز دوم عملیات دشمن چند خمپاره اطراف سنگر انداخت، برخی از بچه ها آنجا به
شهادت رسیدند. بعد از چند لحظه چند هواپیما آمدند و منطقه را بمباران
شیمیایی کردند.
سریع ماسک زدم و لباس مخصوص را پوشیدم. برخی از بچه ها همان جا زمین گیر
شدند. به اورژانس صحرایی منتقل شدیم، بعد از اقدامات اولیه به اهواز اعزام
شدیم چون در بیمارستان های اهواز جایی برای بستری شدن وجود نداشت ما را به
امیدیه اعزام کردند. سوله های بزرگی را آماده کرده بودند و مجروحین شیمیایی
را آنجا بستری می کردند.
وی از عوارض شیمیایی می گوید:
بدنم تاول زده بود پرستاران روی آنها پودر مخصوص می زدند. چشمانم به شدت می
سوخت، جایی را نمی دیدم. دچارتنگی نفس شده بودم. بعد از مدتی به شیراز
اعزام و از آنجا هم به علت شرایط وخیم به بیمارستان سمیه تهران منتقل شدم.
مدتی را آنجا بستری بودم بعد از اینکه کمی شرایطم بهتر شد، دوره نقاهت را
در منزل گذراندم و چون دانشجو بودم دیگر نتوانستم به جبهه بروم.
عبدوسی از روز های بعد از جنگ و فعالیت هایش می گوید:
زمانی که نتوانستم به جبهه برگردم تصمیم گرفتم در رشته پزشکی ادامه تحصیل بدهم.
سال 74 که فارغ التحصیل شدم طرحم را در یک روستا گذراندم. بعد به تهران
برگشتم و در بنیاد شهید مشغول به کار شدم. ابتدا به عنوان مدیردرمان اداره
کل شیمیایی مشغول به کار شدم، می خواستم به جانبازان خدمت کنم. بعد از آن
به عنوان رئیس آسایشگاه بقیه الله انتخاب شدم. یک سال انجا بودم و در حال
حاضر رئیس اداره پایش سلامت کل تهران بزرگ هستم. در این چند سال به عنوان
مدیر برتر انتخاب شده ام.
وی به خدمات اداره پایش سلامت جانبازان اشاره می کند:
یکی از خدمات پایش سلامت، وزیت در منزل است که برای خانواده شهدا و جانبازن
انجام می شود. جانبازانی که وضعیت وخیم دارند هر ماه چند مرتبه وزیت می
شوند و خدماتی که نیاز دارند در اختیار آنها قرار می گیرد.
از خانواده اش می پرسم: سال 71 با خانم «مژگان کاشانی» ازداوج کردم و ثمره این زندگی مشترک یک فرزند به نام «مه فام» است.
وی در ادامه درباره جانبازان شیمیایی می گوید:
باید برای جانبازان شیمیایی برنامه های ویژه ای را در نظر گرفت چرا که
اکثر آنها نیمی از ریه خود را از دست داده اند. آلودگی هوا برای جانبازان
شیمیایی مضر است. اگر کسی ظاهر یک جانباز را ببیند شاید متوجه عارضه
شیمیایی در او نشود ولی اگر اکسیژن کافی به ریه یک جانباز نرسد باعث می شود
که دچار مشکلات زیادی شود.
در جامعه امکانات زیادی وجود دارد، می توانیم با استفاده از آنها مشکلات جانبازان را تا حدی حل کنیم.
بنیاد شهید می تواند در مناطق خوش آب و هوای تهران مسکن های را آماده کند و
در اختیار جانبازان قرار دهد تا آنها مشکل مسکن نداشته باشند.
سیروس عبدوسی به عنوان یک پزشک به جانبازان توصیه می کند:
اگر جانبازان عزیز می توانند، تا حد امکان در شهر تهران زندگی نکنند و سعی
کنند در شهر های خوش آب و هوا سکونت کنند و از تردد زیاد در داخل شهر بخصوص
مکان های آلوده خودداری کنند. اگر توانایی رفتن از تهران را ندارند حداقل
دراطراف تهران زندگی کنند.
ورزش ماثرترین عامل در افزایش ظرفیت حیاتی ریه است و در بهبود آنها بسیار تاثیر دارد. شنا و پیاده روی بهترین ورزش برای آنها است.