با گذشت سه دهه از حادثه سردشت بنا به گفته مسئولین شهر و دیگران بالغ
بر 1800 مصدوم نیازمند مراقبت در سردشت و اطراف آن زندگی میکنند که به نظر
باید دستگاههای مسئول هرچه سریعتر یک مرکز فوریتهای پزشکی تخصصی برای
رسیدگی به مصدومان شیمیایی سردشت احداث کند تا آنها برای کوچکترین بیماری
مجبور به خروج از شهر و رفتن به تهران نباشند.
کسانی که این روزها مدافع حقوق بشر و
رعایت حقوق انسانی هستند و در دانشگاههایشان کرسی حقوق بشر تدریس میشود
یاران دیروز صدام هستند که با ارسال مواد و گازهای شیمیایی به عراق
کارخانجات تولید بمب شیمیایی عراق را تجهیز کردند انهایی که به رژیم بعث
چراغ سبز نشان دادند امروز دخیل در خون هزاران نفر زن و کودکی هستند که در
تیرماه سال 1366 و تنها به گناه حمایت از نیروهای ایرانی با بمبهای
شیمیایی مورد حمله قرار گرفتند و فاجعه سردشت را خلق کردند. فاجعهای که
این روزها در سالگرد سومین دهه آن قرار داریم. جنایتی جنگی که هرچند مقامات
ایرانی تمام تلاش خود را برای انعکاس جهانی آن به کار بردند اما هم کاسه
بودن رییس وقت سازمان ملل با دژخیمان بعثی در آن زمان این تلاشها را ابتر
گذاشت و تا سالهای سال مجروحان این فاجعه در گمنامی سالهای درد و رنج را
پشت سر گذاشتند.
برای روشن شدن هرچه بیشتر زوایای حادثه سردشت گفتگویی با محمد باقر نیک
خواه رییس سابق ش. م. ر سپاه پاسداران و مو لف کتاب «گاه شمار حملات
شیمیایی عراق در هشت سال دفاع مقدس» انجام دادیم که وی در رابطه با بمباران
شیمیایی شهر سردشت و سابقه استفاده از سلاحهای شیمیایی توسط عراق در جنگ
تحمیلی برعلیه رزمندگان و نیروهای غیر نظامی ایران مطالبی را عنوان کرد که
جای تأمل و تعمق فراوان دارد.
هر بمب حاوی 50 لیتر خردل سیاه
محمد باقر نیک خواه در گفت و گویی اختصاصی با خبرنگار پایگاه قربانیان
سلاحهای شیمیایی در خصوص علت حمله شیمیایی عراق به سردشت گفت: به دنبال
عملیاتهای نصر 4 ونصر 5 در منطقه عمومی سردشت و پیروزیهای نیروهای ایران
در این عملیاتها رژیم بعث با هدف انتقام از مردم حامی نیروهای ایرانی،
کشتار عمومی، تضعیف روحیه رزمندگان و ایجاد ناامیدی و تردید در ادامه حمایت
از رزمندگان دفاع مقدس ساعت 4.15 بعد از ظهر 7 تیر 1366 با 4 فروند
هواپیمای سوخو 8 بمب شیمیایی 500 کیلوگرمی که هرکدام حاوی 50 لیتر از عوامل
خطرناک شیمیایی بودند را، در نقاط شلوغ شهر پرتاب کرد.
وی افزود: با پرتاب این بمبها در حدود 400 لیتر از عوامل بسیار خطرناک گاز
شیمیایی خردل که با نام جهانی ایپراید یا خردل سیاه شناخته میشود در سطح
شهر پراکنده و باعث شد در همان ساعات اولیه بالغ بر دهها نفر شهید و بیش
از هزارها نفر مصدوم شوند، چرا که این گازها در خانهها و ادارات نفوذ کرده
و پایداری بیشتری دارد در حالی که در میدانهای باز گازهای سمی زودتر
متصاعد شده و تغییرات جوی آن را از میان میبرد. از طرفی در یک هوای گرم که
وزش باد بسیار کمتر است اثر و ماندگاری این گازها بسیار بیشتر است.
نیک خواه ضمن اشاره به ادامه حملات در روزهای بعد، ادامه داد: عراق تنها به
سردشت اکتفا نکرد و روز هشتم تیر روستاهای اطراف سردشت مانند «کله رش» را
مورد حملات شیمیایی قرارداد که به نابودی مزارع و کشتزارها های مردم و
هزاران رأس دام و طیور منجر شد به عبارتی در کنار تلفات جانی، آلودگی محیط
زیست نیز به مشکلات سردشتیان افزود.
وی تصریح کرد: درهمان اوایل کار تیپ 24 پدافند شیمیایی امام سجاد که حفاظت
از منطقه عمومی سردشت را بر عهده داشت وارد شهر شد وبمبهای شیمیایی را
خنثی و ابر حاصل از این گازها را از روی شهر دور کردند همچنین برای رفع
آلودگی دو باب حمام برای زنان و مردان در نظر گرفته شد و مردم را برای رفع
آلودگی در این مکان جمع کردند.
نیک خواه اضافه کرد: گروه امداد هم به کمک دیگر واحدهای امدادی از جمله
پزشکان بهداری سپاه سردشت مردم را به مناطق درمانی انتقال دادند در این
میان بیش از هزار نفر که مصدومیت شدید داشتند به شهرهای همجوار مانند
ارومیه تبریز و سنندج فرستاده شدند و از آنجا با هواپیما به تهران اعزام و
در بیمارستانهای لبافی نژاد و بقیه الله و لقمان بستری شدند.
استفاده از حق وتو بر ضد مردم سردشت
نیک خواه با جنایت جنگی برشمردن حادثه سردشت اظهار کرد: نگاه به مفاد
کنوانسیون و پروتکلها نشان میدهد این اقدام یک جنایت جنگی است چرا که بر
اساس پروتکل 17 ژوئن 1925 ژنو استفاده از مواد سمی و عوامل شیمیایی چه در
جنگ و چه برعلیه غیر نظامیان ممنوع است حتی خود عراق در سال 1931 این
پروتکل را امضا کرده است.
وی افزود: از طرفی بر اساس مفاد کنوانسیونهای چهارگانه حقوق بشردر 12 اوت
1949 که عامل اجرایی آن صلیب سرخ است باز هم این کار جنایت علیه حقوق
انسانهاست که عراق آنها را در جنگ نادیده گرفت، از طرفی بر اساس مفاد 17 و
12 اساس نامه دیوان بینالمللی کیفری لاهه استفاده از این سلاح ممنوع است و
به عنوان یک سلاح نسل کشی به حساب میآید.
نیک خواه خاطر نشان کرد: اگر این موضوع درست تحلیل شود به وضوح در این
جنایت جای پای کشورهای غربی و حتی شورای امنیت سازمان ملل و به ویژه 5 عضو
دائم به خصوص شوروی سابق، انگلیس، امریکا دیده میشود چرا که آنها در این
خصوص با عراق همکاری کرده و از صدور قطعنامه بر ضد این اقدام و حتی مطرح
شدن درخواستهای ایران در شورا جلوگیری میکردند و در واقع باید گفت عراق
با چراغ سبز شورای امنیت این کار را انجام داده است و در مرحله نخست شورای
امنیت و سازمان ملل متحد در این مورد متهم هستند و عراق تنها عامل
خواستههای آنها بود.
حمایت از جنایت جنگی در صحن سازمان ملل!
وی با اشاره به فعالیتهای مسئولین برای افشاگری در این خصوص گفت : به
عنوان مسئول وقت ش. م. ر قرارگاه خاتم سپاه مدارک و مستندات گرد آوری شده
از تیپ 24 و منابع دیگر را به وزارت خارجه و ستاد تبلیغات جنگ وابسته به
شورای عالی دفاع ارسال کردم و این اسناد به همراه نامه وزیر امور خارجه
ایران، به آقای رجایی خراسانی نماینده دائم ایران در سازمان ملل تحویل داده
شد.
نیک خواه در خصوص بازتاب جهانی حادثه سردشت افزود : در آن زمان ستاد
تبلیغات جنگ از اصحاب رسانه و خبرنگارهای خارجی دعوت کرد تا از منطقه
بازدید کنند این اقدام باعث شد تا کشورهای غربی نتوانند از سانسور خبری
برای رسانه ای نشدن حادثه سردشت استفاده کنند و گزارشاتی در این خصوص پخش
شد. از طرفی ستاد تبلیغات جنگ نیز گزارشها و اسناد جمع آوری شده را از
طریق صدا و سیما برون مرزی در جهان منتشر کرد و نمایندگان سیاسی ایران در
کشورهای مختلف نیز در این رابطه اطلاع رسانی کردند.
وی همچنین به نقش انجمن های دانشجویی برای بازتاب سردشت اشاره کرد و افزود:
یکی از تشکلهای دانشجویی که در بازتاب این حادثه نقش بسیاری داشت و در
این خصوص فعالیت زیادی انجام داد انجام اسلامی بود که بعد از هماهنگی با
ستادش. م. ر نمایشگاههای مختلفی را در سطح کشور و خارج کشور برگزار میکرد
و به همین خاطر با منافقین درگیریهایی پیش میآمد.
نیک خواه همچنین ادامه داد: اعزام مصدومین شیمیایی سردشت به کشورهای اروپای
غربی نیز یکی از راههای انعکاس این واقعه بود که با بایکوت خبری شدیدی
مواجه میشد تا جایی که پزشکان معالج در این کشورها و به ویژه آلمان اجازه
مصاحبه و صحبت در این رابطه را نداشتند. هرچند در این میان پزشکانی نیز
وجود داشتند که بی واهمه با رسانهها در این رابطه گفتگو میکردند.
وی افزود: هرچند این اقدامات صورت گرفت و ستاد تبلیغات جنگ در آن زمان
در سطح جهانی اسناد این اقدام را منتشر کرد و از آن پرده برداشت اما
کارشکنیهای سازمان ملل اثر این فعالیتها را کاهش داد چرا که سازمان ملل و
شورای امنیت در حمایت از عراق به خواستهها و مکاتبات ایران پاسخ ندادند و
تنها کار آنها انتشار 30 صفحه از اسناد گردآوری شده در میان اسناد سازمان
ملل و آرشیو کردن آنها بود.
نیک خواه در خصوص خواستههای ایران گفت: از سازمان ملل و شورای امنیت
درخواست کردیم گروه و تیم کارشناسی خود را برای بازدید و مشاهده آثار و
بقایای این جنایات و معاینه بالینی معصومین و پیکر شهدا به ایران اعزام کند
و گزارشهای حاصل از این بازدید در شورای امنیت منتشر و قرائت شود.
وی ادامه داد: همچنین ایران از شورای امنیت درخواست کرد عراق را به دلیل
ارتکاب این جنایت محکوم و به عنوان ناقض قوانین بینالمللی تنبیه کند ونیز
اینکه از ادامه این جنایات در دیگر جبهه ها جلوگیری شود همچنین سازمان ملل
از حمایت کشورهای غربی از عراق و ارسال مواد برای ساخت این سلاحها ممانعت
کند.
نیک خواه در توضیح این حمایتها افزود : 36 کشور اروپایی و امریکایی و 450
شرکت دولتی و خصوصی و حتی فراملیتی و چند ملیتی عراق را در ارسال مواد و
تجهیزات، ساخت و تولید و حتی مشاوره برای کاربرد آن در میدان جنگ مساعدت
کردند و این آماری است که از جانب مسئولین نظامی و امنیتی کشورهای غربی در
کتابها و آثار مختلفی همچون سوداگری مرگ منتشر شده است. همچنین رفیق
السامرایی رییس اطلاعات نظامی رژیم بعث و دیگر مسئولین وقت عراق نیز به
استفاده از این سلاح در جنگ تحمیلی اعتراف کردهاند.
23 دی 1359 نخستین حمله شیمیایی
وی در پاسخ به سوالی درخصوص سابقه استفاده از سلاح شیمیایی در جنگ علیه
ایران افزود: اولین موردی که به صورت مستند و به عنوان نخستین نمونه
استفاده گسترده عراق از سلاحهای شیمیایی در جنگ تحمیلی به دست آمده است
استفاده این نوع بمبها در تاریخ 23 دی 1359 است، در آنجا عراق برای نخستین
بار منطقه نی خزر و دشت هلاله در منطقه عمومی میمک و اهواز را بمباران
شیمیایی کرد که باعث شهادت 10 نفر و مجروحیت 40 نفر از رزمندگان ایران شد.
وی ادامه داد: بعد از عملیات والفجر 2 در تاریخ 17 مرداد به عبارتی 18 روز
پس از عملیات تا 25 مرداد مناطق مرزی پیرانشهر و حاج عمران وارتفاعات قمطره
را بمباران کرد که بالغ بر 100 نفر شهید وهزاران نفر مجروح شدند و بعد از
آن در آبان 62 با استفاده از این بمبها در پنجوین فاجعه آفرید.
وی با اشاره به آموزشهای عمومی در خصوص پدافند شیمیایی در پاسخ به این
سوال که ضعف آموزش عمومی در آن زمان تا چه میزان در وسعت بخشیدن به دامنه
فجایع سردشت موثر بود گفت: سال 1364 بعد از آنکه عراق رسما اعلام کرد از
بمبهای شیمیایی برعلیه غیر نظامیان هم استفاده خواهد کرد به مسئولین وقت
هشدارهای لازم داده شد و از آنها خواستیم تا آموزشهای عمومی در سطح شهرها
گسترش یابد.
وی یادآور شد: بعد از این هشدار آموزش عمومی در شهرها و استانهای مختلف
شروع شد به طوری که یک گردان از تیپ امام سجاد به عنوان تیپ پدافند شیمیایی
تهران در این شهر مستقر شد همچنین بلافاصله آموزشهایی برای مردم شهرهای
مرزی شروع شد اما به نظر این آموزشها کافی نبود و تجهیزات نیز به اندازه
کافی وجود نداشت. از طرفی مسئولین به دلیل پرهیز از ایجاد مشکلات روانی و
رعب و وحشت در میان مردم، احتیاط میکردند.
1800 مصدوم نیازمند مراقبت در سردشت
وی در خصوص ابعاد این جنایت جنگی گفت: با گذشت سه دهه از حادثه سردشت بنا
به گفته مسئولین شهر و دیگران بالغ بر 1800 مصدوم نیازمند مراقبت در سردشت و
اطراف آن زندگی میکنند که به نظر باید دستگاههای مسئول هرچه سریعتر یک
مرکز فوریتهای پزشکی تخصصی برای رسیدگی به مصدومان شیمیایی سردشت احداث
کند تا آنها برای کوچکترین بیماری مجبور به خروج از شهر و رفتن به تهران
نباشند.
مسئول سابق «ش. م. ر» سپاه با اشاره به عوارض دیرپای گاز خردل درخصوص مشکل
مصدومان این شهر گفت : گاز خردل دارای عوارض بسیاری است که مانند خوره
آهسته بافتهای بدن را از بین میبرد به همین دلیل باید به مشکلات مصدومین
این شهر همچون نایاب بودن داروهایشان و گرانی این داروها توجه جدی شود و
تاسیس یک درمانگاه تخصصی در این شهر کوچکترین اقدام برای این مجروحان است.
وی اضافه کرد: بسیاری از سردشتیها با مشکلات ژنتیکی روبرو و در توارث با
مشکلات بسیاری مواجه شدهاند تا آنجا که این عوارض حتی به نسل بعد نیز
انتقال یافته همچنین بسیاری از آنها به دلیل ترس از این عوارض حتی بچه دار
هم نمیشوند و این مسئله مشکلات روانی بسیاری در جامعه سردشت به وجود
آورده است.
محمد باقر نیک خواه خاطر نشان کرد: ما هنوز هم نتوانستیم ابعاد فاجعه سردشت
را به جهانیان نشان دهیم در حالی که دستگاه قضا باید حقوق مصدومین این
حادثه را در دعاوی بینالمللی دنبال کند و اگرچه در این خصوص اقداماتی
انجام شده است اما از انسجامی برخوردار نیست و حتی بررسی پرونده داخلی این
حادثه نیز از روند مطلوبی برخوردار نیست.