وبلاگ رسمی حاج مرتضی پیریایی

از فرماندهان دفاع مقدس ایستگاه راه اهن چمسنگر

وبلاگ رسمی حاج مرتضی پیریایی

از فرماندهان دفاع مقدس ایستگاه راه اهن چمسنگر

ناگفته های جنگ شیمیایی در گفتگو با سردار عسگری نژاد/بخش نخست

فرمانده تیپ 11والعادیات در گفت و گوی اختصاصی با خبرنگارپایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی از ناگفته های جنگ شیمیایی و شناسایی تجهیزات انفرادی محافظت در برابر سلاح شیمیایی پیش از آغاز رسمی حملات شیمیایی عراق پرده برداشت.
asghari-nejad-in_20111101_154534.jpg

چه کسی می داند فرمانده تیپ « والعادیات » ویا دیگر فرماندهان تیپ های پدافندی شیمیایی در حال حاضر کجاهستند. ضعف پژوهشی در این حیطه تا آن جاست که اکنون نامی از این مردان مرد نمی آید و یا اگر هم نامی هست تنها در میان حوادث است.و کسی به مدون کردن خاطرات این ها نپرداخته است و این ضعف در حالی است که هر یک از آنها ذخایر گرانبهابی از تجربه وخاطره را در سینه دارند وخود بارها شیمیایی شده اند. مانند سردار علی اکبر عسگری نژاد فرمانده تیپ 11 والعادیات که بیش از 16 بار شیمیایی شده است. اما حتی خود را جانباز هم معرفی نمی کند. و با تمام دردهایی که دارد با تأسی از حضرت امام (ره) مردانه از جای برمی خیزد باز هم به کارهای روزمره اش ادامه می دهد. این دانشجوی شیمی که با شروع جنگ به واحد ش.م.ر سپاه پیوست امروز در سینه اش گنجینه ای از خاطرات ناشنیده دارد که در گفتگویی با خبرنگار قربانیان سلاح های شیمیایی بخشی از آن را بازگو کرد.ودر اولین گام به ناگفته هایی از جنگ شیمیایی اشاره کرد.
فرمانده تیپ 11 والعادیات اظهار داشت: سابقه استفاده از سلاح های شیمیایی به پیش از عملیات خیبر ویا حتی بمباران شیمیایی جبهه میمک باز می‌گردد و من در اوایل جنگ نشانه هایی را می دیدم که حکایت از آغاز جنگ شیمیایی داشت.
وی در رابطه با این نشانه ها گفت: ابتدای جنگ در منطقه سر پل ذهاب بودم. گاهی اوقات که سنگر عراقی ها را تصرف می کردیم داخل آن وسایلی همچون ماسک هایی با لوله خرطومی که متعلق به سیستم پدافندی روس و یا کیف پدافندی شامل آمپول های امیل نیترین و آتروپین و پودر دفع آلودگی گاز خردل در یک کیف مشاهده می کردیم که نشانه از این بود که عراق قصد حملات شیمیایی دارد.
عسگری نژاد یادآور شد: این را هم باید افزود در کنار این مسئله خودداری عراق از امضای پروتکل 1925 ژنو در مرحله ابتدایی و ورود به آن پس از فشار های بین المللی، به صورت مشروط نشان می داد که عراق در این جنگ از سلاح های شیمیایی استفاده خواهد کرد.
فرمانده تیپ 11 والعادیات ادامه داد: با در نظر گرفتن این مسائل، کمی پس از شروع جنگ عراق در منطقه میمک به صورت نه چندان مستمر از بمب های شیمیایی استفاده کرد که در آن زمان توسط مسئولین وقت کاربرد آن گزارش شد.
عسگری نژاد یادآور شد: اگر چه در این برهه از جنگ عراق بیشتر به صورت آزمایشی وجسته وگریخته از این سلاح ها استفاده می‌کرد که این شیوه در عملیات خیبر رنگ دیگری به خود گرفت.
وی تصریح کرد : در عملیات خیبر برای اولین بار رژیم بعث در جزایر مجنون به صورت گسترده از سلاح های شیمیایی استفاده کرد و در این زمان بود که مسئولین و فرماندهان ارشد وقت سپاه تصمیم به ایجاد یگان های شیمیایی گرفتند که حاصل آن تشکیل گردان های پدافند بود.
عسگری نژاد ادامه داد: تشکیل این یگان ها با توجه به افزایش روز افزون از سلاح های شیمیایی توسط عراق نشان داد که باید در این خصوص اقدام جدی تری صورت گیرد و بنابراین پس از عملیات والفجر 8 در مرحله ای که فاو را تصرف کردیم و شروع بمباران های شیمیایی گسترده فاو، این گردان ها تبدیل به تیپ شدند.
وی ادامه داد : حاصل این تصمیم ایجاد چهار تیپ پدافندی به نام های تیپ 24 امام سجاد زیر نظر قرارگاه قدس، تیپ 11والعادیات زیر نظر قرارگاه کربلا برای حوزه عملیاتی جنوب، تیپ 23 نصرت در جبهه غرب و تیپ حجربن عدی به وجود آمدند واز این مرحله به بعد مقابله ما با جنگ شیمیایی به طور کامل شکل گرفت .
وی با اشاره به انگیزه حضورش در واحد ش.م.ر سپاه گفت: در آن زمان من یک دانشجوی مقطع کارشناسی شیمی بودم و پیش از آن هم به عنوان پزشکیار خدمت می کردم و با توجه به این مسائل ، با شروع جنگ شیمیایی، من هم به واحد ش.م.ر سپاه پیوستم که با تشکیل تیپ من به عنوان فرمانده تیپ انتخاب شدم.
علی اکبر عسگری نژاد با ذکر خاطره ای از روز ابلاغ فرماندهی تیپ افزود: سال 1364 در روز عید غدیر بود که جلسه برقرار شد اول سخنرانی را با عبارت «الحمدلله الذی جعل من المتمسکین» آغاز کردم و متن خود را ادامه دادم و در همین جلسه بود که دستور فرماندهی تیپ به من ابلاغ شد.
وی در خصوص حضور خود به عنوان فرمانده تیپ گفت: پس از این حکم انتخاب من اعلام شد، فعالیت خود را به صورت جدی آغاز کردم و در عملیات های کربلای 4 و 5 تیپ را هدایت می کردم که خاطرات تلخ و شیرینی به ویژه از کربلای 4 برایم رقم زد.
وی در خصوص این خاطرات گفت: اصل عملیات کربلای 4 در جزیره ام الرصاص بود، یادم هست چند ساعت از استقرار نیروها نگذشته بود که عراق صبح زود حملات خود را آغاز کرد و بسیاری از بچه ها را به شهادت رساند.
عسگری نژاد ادامه داد: حملات هدفمند عراق نشان می داد که اطلاعات کاملاً دقیقی دارد تا جایی که برای اولین بار جنگنده های عراق در شب به پرواز درآمدند و با موشک های جنگی محل استقرار نیروها را مورد هدف قرار دادند و شاید بعدازظهر روز اول عملیات مصداق کاملی به این مسئله باشد.
عسگری نژاد گفت: بعدازظهر روز اول یک ساعت پس از ورود رزمنده ها به جزیره ام الرصاص، جزیره مانند روز روشن شد و دشمن با پرتاب پشت سرهم منور و حمایت توپخانه فضا را کاملاً روشن کرده و یک قتل عام فجیعی را به راه انداخت قتل عامی که با شهادت بهترین نیروهای ما خاتمه یافت.
فرمانده تیپ 11 والعادیات افزود: روز بعد بود که بمباران شیمیایی شروع شد و در اولین مرحله مقر تیپ 44قمر بنی هاشم مورد هدف قرار گرفت که ما هم بلافاصله به قرارگاه کربلا اعلام کردیم و اقدامات پدافندی شروع شد اما با این وجود و شرایط جوی حاکم بر منطقه عملیاتی، بسیاری از بچه ها شهید شدند.
عسگری نژاد در خصوص اقدامات پدافندی گفت: بعد از آن که اعلام شد با تشخیص مسیر باد نیروها را جا به جا کردیم و به نقاط امن شناسایی شده انتقال دادیم و پس از آن به سراغ خنثی کردن بمب های شیمیایی رفتیم و باقیمانده بمب را از بین بردیم.
وی در پایان با ذکر خاطره ای از این عملیات خاطرنشان کرد: یکی از صحنه های تلخ کربلای 4 که هنوز هم در ذهنم باقی مانده است صحنه ای است که در مقر تیپ 14 امام حسین در دارخوین دیدم. آن جا شهیدی را دیدم که به دلیل سنگینی و آلودگی بیش از حد هوا و سختی تنفس، آن قدر فشار بر او وارد شده بود که عضلات سینه خود را چنگ زده و قسمتی از آن را جدا کرده بود.
ادامه دارد...

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد