تاثیر حکم حضرت امام (ره) در مقابله با جنگ شیمیایی
علیرضا مشهدی مسئول آموزش پدافند شیمیایی در زمان جنگ در گفت و گو با خبرنگار پایگاه خبری قربانیان ...
سلاح های شیمیایی گفت: بعد از عملیات
محرم شواهدی به دست آمد که نشان داد که آموزش پدافند شیمیایی باید هر چه
سریعتر شروع شود و به این ترتیب واحد ش. م. ر سپاه تشکیل و مسئولیت تدریس و
آموزش به من محول شد.
وی افزود: باید این را بگویم که عمده کار ما در عملیات خیبر بود. در این
عملیات ما آموزشگاهی را راه اندازی کردیم که می توان گفت هسته اولیه پدافند
بود. در آن زمان من در قرارگاه کربلا بودم و هدایت و آموزش سپاه در جنوب
به عهده من بود.
علیرضا مشهدی در خصوص محتوای آموزش می گفت: آموزش ها در پادگان شهید حبیب
اللهی داده می شد و شامل سه محور انهدام، خنثی کردن و پاک سازی بود که برای
آن اصطلاح «خار» به کار می رفت.
مسئول وقت شاخه دانش آموزی سپاه در خصوص استقبال رزمنده ها از این آموزش ها
گفت: بعد از عملیات بدر حضرت امام حکمی دادند که پس از صدور آن هر کدام از
نیروها که آن را می دیدند با جان دل در آموزش ها شرکت می کردند و باید گفت
این حکم در جنگ شیمیایی بسیار مهم بود.
وی ادامه داد: عملیات خیبر اولین تجربه برخورد با مصدومان شیمیایی بود و
برای اولین بار دیدم راکتی به زمین اصابت کرد که صدای چندانی نداشت و بعد
بویی مثل بوی سیر در منطقه پراکنده شد، که بعدها فهمیدیم این بو عامل خردل
است.
مشهدی اضافه کرد: خوشبختانه به نیروها آموزش داده بودیم که از میان حواس
پنجگانه به هیچ عنوان از حس بویایی استفاده نکنند و با این صورت جان بسیاری
را نجات دادیم.
وی با اشاره به ادامه کاربرد سلاح های شیمیایی در دیگر عملیات ها ادامه
داد: در عملیات بدر از تجربیات خیبر استفاده کردیم و با توجه به حساسیت
فرماندهان وقت سپاه به کاهش مصدومیت، بعد از بمباران شیمیایی ابتدا رفع
آلودگی کرده و سپس تمام منطقه آلوده را تابلو گذاری کردیم که این روش از
شدت و افزایش مصدومین کاست.
مشهدی همچنین با اشاره به تشکیل تیپ 11 والعادیات گفت: پس از عملیات بدر در
قرارگاه کربلا تیپ 11 والعادیات را تشکیل دادیم که این تیپ پشتیبانی، خنثی
سازی بمب های شیمیایی ر ابه عهده داشت و چندین یگان را پشتیبانی می کرد.
وی ادامه داد: این تنها یکی از کارهای ما در قرارگاه کربلا بود، چرا که در
این قرارگاه ما تمام جبهه جنوب را پوشش می دادیم و از سویی همزمان یگان های
ش. م. ر را پشتیبانی می کردیم.
مشهدی با اشاره به اینکه این اقدامات در کنار ابتکارات سپاه در مقابله با
جنگ شیمیایی مؤثر بود گفت: به این ایجاد نظم و ترتیب باید ابتکارات نیروهای
سپاه را بیفزاییم.
وی در رابطه با این ابتکارات افزود: بعد از آنکه استفاده عراق از سلاح های
شیمیایی حالت گسترده ای به خود گرفت طرح ماشین خنثی سازی را به وزارت جهاد
پیشنهاد کردیم که این طرح به دست جهاد اجرایی شد و یا این که سریعاً با
همکاری جهاد خاک مناطق آلوده را زیر ورو میکردیم.
وی افزود: در عملیات والفجر 8، تجربیات خیبر و بدر در کنار هم باعث شد تا
مواد خنثی سازی با سرعت بیشتری به دست ما برسد و ما نیز با توجه به این که
در منطقه نوعی خیابان کشی وجود داشت هوا را سمت دیگر هدایت کردیم، همچنین
از خودرو خنثی سازی، کپسول و موتور پاشنده محلول در درون سنگر استفاده
کردیم در پشت خط نیز حمام های رفع آلودگی تأسیس نمودیم.
وی همچنین به جراحات شیمیایی خود اشاره کرد و ادامه داد: در طول 6 سال جنگ
شیمیایی بیش از پنج بار شیمیایی شدم. مشهدی تصریح کرد: نخستین مرتبه در
عملیات خیبر بود که به خاطر فعالیت زیاد در منطقه با عامل اعصاب شیمیایی
شدم و به رغم مشکلات مدام قطره در چشمم ریختم تا بتوانم به کارم ادامه دهم
تا این که دیگر نتوانستم، به بیمارستان صحرایی رفته و از آنجا به بقیة الله
منتقل شدم.
مشهدی افزود: بعد از آن در والفجر 8 در منطقه دارخوین با عامل خون شیمیایی شدم.
وی در خصوص توضیح چگونگی شیمیایی شدنش در این عملیات گفت: ساعت 7 صبح اعلام
شد در منطقه 18 بمب شیمیایی زده شده است، به همراه تیم خنثی سازی بلافاصله
به منطقه آلوده رفتیم و خنثی سازی و رفع آلودگی را شروع کردیم که تا ساعت 2
بعدازظهر طول کشید. 6 ساعت ماسک به صورت داشتیم.
مشهدی افزود: در همین هنگام مشغول خنثی سازی یک گلوله توپ بودم که
هواپیماهای عراقی دوباره منطقه را بمباران کردند به طوری که ماسک از صورتم
به کناری افتاده و بار دیگر شیمیایی شدم.
وی تأکید کرد: هر چند درد و ناراحتی هایم بر اثر عوارض بسیار بود اما هیچ گاه خط را ترک نکردم.
مشهدی در پاسخ به سئوالی در خصوص وضعیت جسمانی اش در حال حاضر ، خاطر نشان
کرد: به خاطر استفاده از دارو دچار دردهای کلیوی شدیدی شده ام و از نا حیه
چشم نیز مشکلاتی دارم.
منبع: سایت قربانیان سلاح های شیمیایی
سردار محمد باقر نیکخواه کشف بمب های شیمیایی دیگری را دور از نظر ندانسته و گفت: با توجه به حجم گسترده استفاده از سلاح های شیمیایی در مناطق مرزی هنوز کشف بمب یا گلوله های شیمیایی عمل نکرده ....
سردار محمد باقر نیکخواه کشف بمب های شیمیایی دیگری را دور از نظر ندانسته و گفت: با توجه به حجم گسترده استفاده از سلاح های شیمیایی در مناطق مرزی هنوز کشف بمب یا گلوله های شیمیایی عمل نکرده وجود دارد.
اگر چه مدتی از کشف بمب های شیمیایی عمل نکرده در سردشت گذشته است و به
رغم انتظارات بزرگان هشت سال دفاع مقدس دستگاه دیپلماسی سکوتی تلخ را در
مقابل اختیار کرد. اما کشف این بمب سؤالی را به ذهن متبادر می کند و آن این
است که آیا احتمال کشف بمب های دیگر نیز وجود دارد یا خیر؟
برای دریافت پاسخ این پرسش گفتگویی با سردار محمدباقر نیکخواه بهرامی مسئول
سابق ش.م.ر سپاه و پژوهشگر تاریخچه کاربرد سلاح های شیمیایی ترتیب دادیم.
سردار محمد باقر نیکخواه در گفتگو با خبرنگار پایگاه قربانیان سلاح های
شیمیایی کشف بمب های دیگری را دور از نظر ندانسته و گفت: با توجه به حجم
گسترده استفاده از سلاح های شیمیایی در مناطق مرزی هنوز کشف بمب یا گلوله
های شیمیایی عمل نکرده وجود دارد.
وی افزود: این احتمال در مناطقی که بعد از جنگ حالت بکر و دست نخورده دارد
بسیار زیاد است و ممکن است مردم در ساخت و ساز ها با چنین مسائلی برخورد
کنند.
وی با اشاره به تأثیر اکوسیستمی این بمب ها ادامه داد: بنابراین وجود این
بمب ها احتمال دارد محیط زیست را نیز با خطر جدی مواجه کند و تنظیمات زیست
محیطی را مختل کرده و خاک را آلوده کند.
مسئول سابق ش.م.ر با زیر سوال بردن سکوت دستگاه دیپلماسی در برابر کشف بمب
شیمیایی سردشت گفت: وزارت امور خارجه به راحتی از کنار کشف این بمب گذشت و
در برابر تیم کارشناسی فرستاده شده سازمان ملل هیچ موضعی نگرفت.
وی افزود: تیم کارشناسی اعزامی به ایران، در واقع هیچ تخصصی در این خصوص
نداشتند و می توان گفت حضور آن ها در ایران تنها یک حالت تفریح داشت و این
از رفتار آن ها در سر دشت هویدا بود.
نیکخواه در توضیح این مسئله ادامه داد: متأسفانه کارشناسان اروپایی از
فاصله 300 تا 400 متری بمب را زیر نظر داشتند و حتی به آن نزدیک هم نشدند
در حالی که خبرنگار پایگاه قربانیان و برخی از بچه های سپاه در فواصل بسیار
نزدیک تر قرار داشتند.
نیکخواه همچنین در پاسخ به این سوال که عوامل شیمیایی تا چه مدت امکان دوام
دارند گفت: اثرات شیمیایی به دو دسته زودرس و دیررس تقسیم می شود و برخی
از این عوارض ژنتیکی هستند و امکان انتقال دارند.
وی با اشاره به انتقال این عوارض در بازماندگان جنگ ویتنام افزود: در جنگ
آمریکا و ویتنام این کشور هزاران تن از عوامل توکسین، لیتوکسین، عریان
کننده علف ها و غیره استفاده کرد که به معلولیت بسیاری از جمله کودکان
انجامید و این معلولیت به نسل های بعد منتقل شد.
نیکخواه تأکید کرد: از هر 4 کودک ویتنامی یک نفر در کشور ویتنام معلول جسمی و ذهنی است.
این پژوهشگر کابرد سلاح های شیمیایی اظهار داشت: بنابراین نمی توان به
درستی پیش بینی کرد که عوارض سلاح های شیمیایی تا چه زمانی دوام می آورد.
نیکخواه همچنین با عنوان این مطلب که در میان عوامل مختلف خردل سیاه از
سایرین خطرناک تر است ادامه داد: در برابر عامل خون که سریع الاثر است و
بلافاصله افراد را به شهادت می رساند برخی از عوامل دیگر اثر خود را در
دراز مدت نشان می دهند.
وی خاطر نشان کرد: با توجه به این مسأله باید گفت اگر یک جانباز مدارک
نداشته باشد به همان اندازه که حضور وی در مناطقی مثل جزایر مجنون ثابت
شود، نشانه ای به شیمیایی بودن اوست.
نیکخواه تأکید کرد: هر کس در عملیات کربلای5 و والفجر 8 حضور داشته مجروح
شیمیایی است چرا که تمام فضای مناطق این دو عملیات آکنده از آلودگی شیمیایی
است.
این پژوهشگر تصریح کرد: خوشبختانه امروز بیشتر عوامل شیمیایی و فرمول آن ها
شناخته شده است و تنها می توان گفت ما هنوز در فرمول وی و وی ایکس اطلاعات
کامل نداریم.
سردار نیکخواه در پایان خاطر نشان کرد: دلیل اطلاعات کم ما در خصوص این دو
فرمول استفاده از عوامل گوناگون شیمیایی با یکدیگر در اواخر جنگ، توسط رژیم
بعث است.
منبع: سایت قربانیان سلاح های شیمیایی
نود درصد مبارزه ما درکربلای چهار وپنج مقابله با جنگ شیمیایی بود
جانباز شیمیایی و معاون عملیات تیپ پدافندی 11والعادیات اظهار داشت: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های ....
جانباز شیمیایی و معاون عملیات تیپ پدافندی 11والعادیات اظهار داشت: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های توپ و حتی گلوله های کاتیوشا با عوامل شیمیایی خط اول را بمباران می کرد تا جایی که به جرأت می گویم نود درصد مبارزه ما در این دو عملیات (کربلای چهار وپنج ) نبرد با سلاح های شیمیایی بود......
در گفتگوی قبلی با مرتضی کاظمی اصل معاون عملیات تیپ 11 والعادیات خاطرات
وی را از حضور در مناطق عملیاتی تا پایان عملیات کربلای 4 مرور کردیم، حال
در ادامه این گفتگو خاطرات عملیات کربلای 5 و حضور تیپ های پدافند شیمیایی
در این عملیات را بررسی خواهیم کرد.
مرتضی پیریایی در گفتگو با خبرنگار پایگاه قربانیان سلح های شیمیایی گفت:
با شنیدن خبر آغاز عملیات کربلای 5، با انکه هنوز بینایی خود را کاملا به
دست نیاورده بودم، با توجه به این که معاونت عملیات تیپ را به عهده داشتم
خو درا به منطقه رساندم و آمادگی های لازم را در تیپ به وجود آوردم.
وی افزود: در این عملیات عراق از هر وسیله ای برای بمباران شیمیایی استفاده
می کرد، از گلوله توپ گرفته تا خمپاره و بمباران های هوایی و نکته قابل
توجه استفاده توامان بمب های شیمیایی و گلوله های جنگی بود.
پیریایی ادامه داد: به عبارتی شاید در کنار هر 5 بمب شیمیایی، 2 گلوله
جنگی هم استفاده می کرد و این باعث می شد تا نیروها و رزمندگان علاوه بر
صدمات شیمیایی، مجروح هم بشوند.
وی تأکید کرد: این مسئله درمان زخمی ها را با مشکل روبه رو می ساخت و
پزشکان نمی دانستند برای جلوگیری از خونریزی از چه چیزی استفاده کنند که
واکنش در بدن زخمی ها به وجود نیاورد.
پیر ش. م. ر تأکید کرد: در این برهه از زمان، عراق هم به شدت در کابرد سلاح
های شیمیایی حرفه ای شده بود و همواره مناطقی را که بیشتر نقش پشتیبانی
رزمی را داشتند شیمیایی می کرد تا گردان های رزمی در رسیدن تجهیزات با مشکل
مواجه شوند.
وی ادامه داد: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های توپ و حتی گلوله های
کاتیوشا با عوامل شیمیایی خط اول را بمباران می کرد تا جایی که به جرأت می
گویم نود درصد مبارزه ما در این دو عملیات (کربلای 4 و 5 ) نبرد سلاح های
شیمیایی بود.
پیریایی با توصیف فضای این عملیات گفت: در این عملیات تک و یا پاتک های
عراق تماماً با سلاح های شیمیایی بود به صورتی که اگر بچه ها 200 متر را
تصرف می کردند بلافاصله همان 200 متر بمباران شیمیایی می شد و این تنها
سلاحی بود که عراق به کمک آن می توانست در برابر نیروهای ما مقاومت کند.
معاون عملیات تیپ 11 والعادیات افزود: این حجم گسترده استفاده از سلاح های
شیمیایی باعث شد تا بسیاری از بچه ها مجروح و شهید شوند و حتی خود من هم در
این عملیات بار دیگر از ناحیه چشم، ریه و پوست شیمیایی شده ومدتی در
بیمارستان بقیه الله بستری شدم.
مرتضی پیریایی با اشاره به اقدامات پدافندی شیمیایی در این عملیات گفت: در این عملیات خاک آلوده را با لودر ، زیر و رو می کردیم و با استشمام بوی پیچیده شده در فضا نوع عامل را تشخیص می دادیم و منطقه را تابلو گذاری می کردیم و در نهایت اطلاعات خود را به مراکز درمانی می فرستادیم.
وی با ذکر خاطره ای از کربلای 5 یادآور شد: ساعت 11 شب بود که به خط می
رفتم در راه با یکی از گردان های لشگر شیراز برخورد کردم با توجه به
تجربیاتم به فرمانده گردان گفتم امشب عراق از ساعت یک شب به بعد تا 4 صبح
بمباران شیمیایی خواهد کرد و اگر این ساعت بخوابید حتماً به شهادت خواهید
رسید.
پیریایی ادامه داد: متأسفانه از خط که بر می گشتم متوجه شدم که بیشتر بچه
های این گردان در خواب به شهادت رسیده اند. تا جایی که حتی نگهبان هم
متوجه بوی شیمیایی نشده بود.
وی افزود: با تمام این مسائل عراق وقتی دید که نمی تواند حتی به رغم
استفاده از سلاح های شیمیایی مقاومت ایران را در هم بشکند تلاش کرد تا از
طریق محور حمیدیه نفوذ کند که رشادت پاسدار مرتضی قربانی عراق را در این
ناحیه زمین گیر کرد.
پیریایی همچنین با اشاره به رشادت های نیروهای پدافندی شیمیایی گفت:
نیروهایی که به واحد ش. م. ر وارد می شدند در مرحله اول دست از همه چیز می
شستند چرا که همواره در تماس مستقیم با گازهای شیمیایی داشتند تا بتوانند
نوع عامل را تشخیص و پاکسازی را انجام دهند.
وی افزود: تا جایی که من به عنوان فرمانده عملیات همیشه در اتاقم ازهر گازی
یک نمونه به صورت مایع داشتم که این مسئله باعث تعجب همگان می شد.
پیریایی با اشاره به کمبود امکانات در مقابله با جنگ شیمیایی خاطر نشان
کرد: با تمام این ایثارگری ها متاسفانه امکانات به حدی نبود که به تعداد
کافی در میان نیروها تقسیم شود و این کمبود تجهیزات باعث شد تا رزمندگان
بسیاری چه در خط وچه در عقبه مناطق عملیاتی شیمیایی شوند.
منبع: سایت قربانیان سلاح های شیمیایی
تاکنون مرتضی کاظمی را تنها با نام پیر ش . م. ر معرفی کردم اما باید از موفقیت های این رادمرد جبهه های نبرد حق علیه باطل دیروز در امروز ایران هم بگویم. وی که در آن روزها در صحنه های نبرد با دشمن خلق حماسه ....
تاکنون مرتضی کاظمی را تنها با نام پیر ش . م. ر معرفی کردم اما باید از موفقیت های این رادمرد جبهه های نبرد حق علیه باطل دیروز در امروز ایران هم بگویم. وی که در آن روزها در صحنه های نبرد با دشمن خلق حماسه میکرد اکنون در عرصه ورزش وعلم این افتخار را تکرار کرده است مرتضی کاظمی در حال حاضر در رشته حقوق قضایی مشغول به تحصیل بوده و از اعضا تیم تیر اندازی جانبازان شیمیایی جمهوری اسلامی ایران است. این جلسه از صحبت وگفت و گوی ما با وی به عملیات خیبر و فعالیت های معاونت عملیات سابق تیپ والعادیات اختصاص دارد.
مرتضی کاظمی در گفت و گو با خبرنگار قربانیان سلاح های شیمیایی با بیان
این که عملیات خیبر سرآغاز حملات شیمیایی بود گفت: جنگ تحمیلی ما از این
مقطع به بعد مبارزه با سلاح های شیمیایی شد و این عملیات ثابت کرد که عراق
برای پیروزی نظامی در این جنگ دست به هر جنایتی خواهد زد که نمونه بارز آن
جنایت حلبچه وشردشت بود.
وی در خصوص وضعیت شخصی اش در این عملیات افزود: در این عملیات هنوز تیپ 11
والعادیات تشکیل نشده بود و من درواحد اطلاعات و عملیات لشگر 7 ولیعصر فعال
بودم البته با توجه به سابقه حملات شیمیایی عراق، در این زمان دو گردان
ش.م.ر در مقر شهید بهشتی مستقر بود که تمام مناطق عملیاتی تا نزدیکی
سوسنگرد را تحت پوشش قرار میدادند.
وی افزود: در عملیات خیبر عراق منطقه را به شدت آلوده کرده بود و به همین
دلیل مسئولین حمامهایی برای گند زدایی انتخاب کرده بودند نیروها برای رفع
آلودگی به آنجا فرستاده میشدند و اگر مصدومت جزئی بود بعد از رفع آلودگی
دوباره به خط باز میگشتند و اگر مصدومیت آن ها شدید بود بلافاصله به اهواز
برده شده و از آنجا به تهران اعزام میشدند.
کاظمی در خصوص نحوه حملات شیمیایی گفت: چرخ بال ها در ارتفاعات پایین تری
نسبت به هواپیماها پرواز می کردند و منطقه را موشک باران می کردند، همچنین
از توپخانه برای بمباران استفاده می کردند که این باعث می شد تا دز آلودگی
در منطقه بیشتر شود و به عبارتی بچه ها را در یک باتلاقی قرار داد که
بسیاری از آن ها از جمله روح الله پاپی از دوستان نزدیک من به شهادت رسید.
وی در توضیح چگونگی شهادت پاپی گفت: روح الله همسر خواهرم و مداح اهل بیت
بود و بارها قصد آمدن به جبهه را داشت اما تا زمان عملیات خیبر ممکن نشدو
تا سرانجام در عملیات خیبر در گردان خط شکن لشکر7 به جبهه آمد و در شب
عملیات به همراه چند تن دیگر از دوستانش به شهادت رسید و پیکر او بعد از 20
سال به خانه بازگشت.
کاظمی با اشاره به این که هواپیماهای عراق حتی حمام های رفع آلودگی را نیز
بمباران میکردند ادامه داد:در یکی از حملات دو راکت نزدیکی حمام به زمین
خورد که یکی از آنها عمل کرد و بیشتر بچه ها را مصدوم و وضعیت را بسیار
بدتر کرد.
وی اظهار داشت: پس از این قرارگاه خاتم بلافاصله از یک گروه خبرنگار خارجی
دعوت کرد تا از منطقه و وسعت حملات بازدید کنند اما با وجود شواهد زنده و
مابقی راکت که نام شرکت سازنده بر آن حک شده بود آن ها تایید نکردند که این
راکت توسط عراق شلیک شده است.
معاونت عملیات سابق تیپ والعادیات تاکید کرد: به نظر من شلیک تمام گلوله ها
در این عملیات هدفمند بودند به عنوان نمونه به یاد دارم که عراق از اروند
رود آب را به سمت منطقه هدایت کرده بود و آن جا را تبدیل به نیزاری کرده و
دائما بمباران شیمیایی میکرد اگر چه داخل هور را نیز مورد هدف قرار میداد
که هور را آلوده میکرد.
کاظمی ادامه داد: به این ترتیب آبی آلوده می شد که بچه ها از آن برای
شستشوی ظرف و یا مسائل شخصی استفاده می کردند، این مسئله در زمانی اتفاق
افتاد که نیروهای ما آشنایی چندانی در خصوص این سلاح نداشتند و با توجه به
آبی بودن منطقه، آنها فکرمیکردند بوی اجساد ماهیهای تلف شده در فضا
پیچیده در حالی که این بوی گازهای شیمیایی بود.
وی با ذکر خاطره از این وضعیت گفت: برای جمع آوری اطلاعات مدت یک ماه در
هور بودیم و گاه به واسطه حجم سنگین آتش ها و نرسیدن آذوقه از این آب
استفاده کنیم هرچند از آلودگی آن مطمئن بودیم اما چاره دیگری نداشتیم،
عوارض آن روزها هنوز هم در بسیاری از بچه های جانباز پیدا است.
وی تصریح کرد: با توجه به چنین اقداماتی میتوان گفت عراق در خیبر کاملا
هدفمند از سلاح های شیمیایی استفاده میکرد.این هدف مندی در واقع بیانگر
تسلط عراق به منطقه عملیاتی و در تیررس بودن نیروهای ما است به صورتی که در
«سه راه مرگ» اگر جنبنده ای حرکت می کرد زیر آتش تیربار قرار می گرفت.
کاظمی با ذکر خاطره ای ادامه داد: با موتور از خط به عقب برمی گشتیم ، یک
ماشین لندکروز جلوتر از من بود و شش نفر از پشت آن در حال عزاداری و نوحه
خوانی بودند، فاصله میان ما 100 متر بود، ناگهان یک خمپاره 80 دقیقاً وسط
این 6 نفر منفجر شد.
وی ادامه داد: انفجار به صورتی بود که پشت لندکروز کاملاً از بین رفت و
خمپاره این بچه ها را به عمق زمین برد که تنها یک نفر زنده ماند، وقتی او
را خارج کردم نیمی از بدنش قطعه شده و به خاطر خونریزی به شهادت رسید.
کاظمی تصریح کرد: این چنین حوادثی نشان از اطلاعات دقیق عراق از مناطق و
نوع موضع گیری های ما داشت و این اطلاعات به آن ها این فرصت را داد تا
منطقه را به راحتی بمباران شیمیایی کنند.
معاونت عملیات سابق تیپ والعادیات ادامه داد : به رغم همه این مسایل
رزمندههای ایرانی مردانه در برابر عراق ایستادگی کردند وطرح های آبی وخاکی
بسیار خوبی در این عملیات به اجرا درآمد که برخی از آنها توسط شهید علی
هاشمی طراحی شده بود ویکی از آنها را من توانستم اجرا کنم.
کاظمی در خصوص این طرح خاطر نشان کرد: این طرح تجهیز قایق ها به خمپاره
انداز 106 بود که با توجه به آشنایی قبلی من با این سلاح، طرح به خوبی اجرا
شد و پنج بلم عراقی را با همین ترتیب سرنگون کردم به طوری که عراقی ها
تصور کردند این حمله از جانب توپخانه ایران است.
جانباز شیمیایی و معاون عملیات تیپ پدافندی 11والعادیات اظهار داشت: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های توپ و حتی گلوله های کاتیوشا با عوامل شیمیایی خط اول را بمباران می کرد تا جایی ...
جانباز شیمیایی و معاون عملیات تیپ پدافندی 11والعادیات اظهار داشت: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های توپ و حتی گلوله های کاتیوشا با عوامل شیمیایی خط اول را بمباران می کرد تا جایی که به جرأت می گویم نود درصد مبارزه ما در این دو عملیات (کربلای چهار وپنج ) نبرد با سلاح های شیمیایی بود.
در گفتگوی قبلی با مرتضی پیریایی معاون عملیات تیپ 11 والعادیات خاطرات وی
را از حضور در مناطق عملیاتی تا پایان عملیات کربلای 4 مرور کردیم، حال در
ادامه این گفتگو خاطرات عملیات کربلای 5 و حضور تیپ های پدافند شیمیایی در
این عملیات را بررسی خواهیم کرد.
مرتضی پیریایی در گفتگو با خبرنگار پایگاه قربانیان سلح های شیمیایی گفت:
با شنیدن خبر آغاز عملیات کربلای 5، با انکه هنوز بینایی خود را کاملا به
دست نیاورده بودم، با توجه به این که معاونت عملیات تیپ را به عهده داشتم
خو درا به منطقه رساندم و آمادگی های لازم را در تیپ به وجود آوردم.
وی افزود: در این عملیات عراق از هر وسیله ای برای بمباران شیمیایی استفاده
می کرد، از گلوله توپ گرفته تا خمپاره و بمباران های هوایی و نکته قابل
توجه استفاده توامان بمب های شیمیایی و گلوله های جنگی بود.
پیریایی ادامه داد: به عبارتی شاید در کنار هر 5 بمب شیمیایی، 2 گلوله جنگی
هم استفاده می کرد و این باعث می شد تا نیروها و رزمندگان علاوه بر صدمات
شیمیایی، مجروح هم بشوند.
وی تأکید کرد: این مسئله درمان زخمی ها را با مشکل روبه رو می ساخت و
پزشکان نمی دانستند برای جلوگیری از خونریزی از چه چیزی استفاده کنند که
واکنش در بدن زخمی ها به وجود نیاورد.
پیر ش. م. ر تأکید کرد: در این برهه از زمان، عراق هم به شدت در کابرد سلاح
های شیمیایی حرفه ای شده بود و همواره مناطقی را که بیشتر نقش پشتیبانی
رزمی را داشتند شیمیایی می کرد تا گردان های رزمی در رسیدن تجهیزات با مشکل
مواجه شوند.
وی ادامه داد: همزمان با انواع خمپاره ها، گلوله های توپ و حتی گلوله های
کاتیوشا با عوامل شیمیایی خط اول را بمباران می کرد تا جایی که به جرأت می
گویم نود درصد مبارزه ما در این دو عملیات (کربلای 4 و 5 ) نبرد سلاح های
شیمیایی بود.
پیریایی با توصیف فضای این عملیات گفت: در این عملیات تک و یا پاتک های
عراق تماماً با سلاح های شیمیایی بود به صورتی که اگر بچه ها 200 متر را
تصرف می کردند بلافاصله همان 200 متر بمباران شیمیایی می شد و این تنها
سلاحی بود که عراق به کمک آن می توانست در برابر نیروهای ما مقاومت کند.
معاون عملیات تیپ 11 والعادیات افزود: این حجم گسترده استفاده از سلاح های
شیمیایی باعث شد تا بسیاری از بچه ها مجروح و شهید شوند و حتی خود من هم در
این عملیات بار دیگر از ناحیه چشم، ریه و پوست شیمیایی شده ومدتی در
بیمارستان بقیه الله بستری شدم.
مرتضی پیریایی با اشاره به اقدامات پدافندی شیمیایی در این عملیات گفت: در این عملیات خاک آلوده را با لودر ، زیر و رو می کردیم و با استشمام بوی پیچیده شده در فضا نوع عامل را تشخیص می دادیم و منطقه را تابلو گذاری می کردیم و در نهایت اطلاعات خود را به مراکز درمانی می فرستادیم.
وی با ذکر خاطره ای از کربلای 5 یادآور شد: ساعت 11 شب بود که به خط می
رفتم در راه با یکی از گردان های لشگر شیراز برخورد کردم با توجه به
تجربیاتم به فرمانده گردان گفتم امشب عراق از ساعت یک شب به بعد تا 4 صبح
بمباران شیمیایی خواهد کرد و اگر این ساعت بخوابید حتماً به شهادت خواهید
رسید.
پیریایی ادامه داد: متأسفانه از خط که بر می گشتم متوجه شدم که بیشتر بچه
های این گردان در خواب به شهادت رسیده اند. تا جایی که حتی نگهبان هم متوجه
بوی شیمیایی نشده بود.
وی افزود: با تمام این مسائل عراق وقتی دید که نمی تواند حتی به رغم
استفاده از سلاح های شیمیایی مقاومت ایران را در هم بشکند تلاش کرد تا از
طریق محور حمیدیه نفوذ کند که رشادت سردار پاسدار مرتضی قربانی عراق را در
این ناحیه زمین گیر کرد.
پیریایی همچنین با اشاره به رشادت های نیروهای پدافندی شیمیایی گفت:
نیروهایی که به واحد ش. م. ر وارد می شدند در مرحله اول دست از همه چیز می
شستند چرا که همواره در تماس مستقیم با گازهای شیمیایی داشتند تا بتوانند
نوع عامل را تشخیص و پاکسازی را انجام دهند.
وی افزود: تا جایی که من به عنوان فرمانده عملیات همیشه در اتاقم ازهر گازی
یک نمونه به صورت مایع داشتم که این مسئله باعث تعجب همگان می شد.
ششمین نمایشگاه بین المللی رسانه های دیجیتال/
سردار نیکخواه با حضور در غرفه نشر الکترونیکی شاهد گفت:
ایران به عنوان یکی از قربانیان سلاح های شیمیایی می تواند سازمان ملل و کمیته ....
سردار محمد باقر نیکخواه ضمن بازید از پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی در گفتگو با خبرنگار این پایگاه اظهارداشت: با توجه به گستردگی فضای مجازی و دسترسی سریع و آسان به اینترنت، می توان با انجام فعالیت های عمیق تر و گسترده تر در خصوص مقوله سلاح های شیمیایی و قربانیان آن، اقدامات در خور توجهی را انجام داد.
مسوول سابق ش. م. ر سپاه پاسداران ادامه داد: با تشکیل انجمن های داخلی و بین المللی می توان فعالیت های موثری را در زمینه حمایت از قربانیان سلاح های شیمیایی و عدم تکرار از استفاده این سلاح ها در جهان به ثمر نشاند.
وی اضافه کرد: در این راستا وجود پایگاه های اطلاع رسانی همچون قربانیان سلاح های شیمیایی می تواند نقش موثری در رسیدن به این هدف متعالی ایفا نماید.
سردار نیکخواه در ادامه گفت: ایران به عنوان یکی از قربانیان سلاح های شیمیایی می تواند سازمان ملل و کمیته مبارزه با سلاح های شیمیایی را در راستای انهدام سلاح های کشورهای دارنده فعال تر نموده و گام های موثری را در این عرصه بردارد.
وی تاکید کرد: پایگاه های اطلاع رسانی فعال در حوزه مبارزه با سلاح های شیمیایی می توانند با رصد کردن اخبار بین المللی به ویژه فعالیت سازمان منع گسترش سلاح های شیمیایی، دادگاه های لاهه، ژنو، صلیب سرخ و دیگر سازمان ها و انتشار آن به زبان های فارسی، عربی، انگلیسی و ... در حمایت از قربانیان این سلاح و عدم تکرار استفاده از آن اقدام شایسته ای را انجام دهند.
پژوهشگر تاریخچه کاربرد سلاح های شیمیایی، فعالیت پایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی را در مقایسه با دیگر پایگاهها فعال در این زمینه برتر دانست و عنوان کرد: این پایگاه جزو رسانه های برگزیده ای است که اطلاعات قابل توجهی را پوشش می دهد.
گفتنی است ششمین نمایشگاه رسانه های دیجیتال از سیزدهم مهرماه در مصلی امام خمینی (ره) آغاز به کار کرده و تا بیست و دوم مهرماه برای بازدید علاقمندان دایر است.
با انتشار کتابی به قلم محمد باقر نیکخواه صورت گرفت:
کتاب "جنایات جنگی" به قلم محمد باقر نیکخواه در تیراژ 2 هزار نسخه و با
قیمت پنج هزار تومان به همت مرکز اسناد و تحقیقات دفاع مقدس منتشر شد.
به گزارش خبرنگار قربانیان سلاح های شیمیایی، کتاب جنایات جنگی یکی دیگر از آثار سردار محمد باقر نیکخواه بهرامی، است که به بررسی حملات شیمیایی عراق در جنگ با ایران، جنگ شیمیایی میکروبی و کاربرد قساوت مندانه سلاح های شیمیایی می پردازد.
این کتاب 544 صفحه ای به صورت مصور با جدول رنگی در 12 فصل به همراه ضمائم تنظیم شده است.
"تاریخچه جنگ های شیمیایی"، " عوامل شیمیایی و کاربرد آنها در جنگ ها، "عراق و دستیابی به سلاح های شیمیایی"، کاربرد سلاح های شیمیایی از دوره اشغال تا ورود ایران به خاک عراق"، " بمباران شیمیایی در عملیات خیبر و اقدامات دیپلماتیک ایران"، "افزایش حملات شیمیایی عراق در عملیات بدر و اقدامات سیاسی ایران"، "بمباران گسترده فاو؛ اوج جنگ شیمیایی عراق علیه ایران"، "تکرار بمباران شیمیایی گسترده در منطقه شلمچه"، "فاجعه شیمیایی شلمچه(دولت بعث علیه ملت)"،"حملات شیمیایی عراق در مقطع پایانی جنگ"، "برون افتادن راز ها"، " جمع بندی نتایج کلیه حملات شیمیایی، بررسی کلیه مواضع سازمان های بین المللی" به ترتیب عناوین فصول دوازده گانه این کتاب است.
گفتنی است، سردار محمد باقر نیکخواه بهرامی سال 1331 در یکی از روستاهای حوالی زنجان متولد شده است. وی تا سال 1357 در تهران درس می خواند و به سربازی می رود و در دانشگاه فضای سیاسی وقت را تجربه می کند.محمدباقر نیکخواه وقایع معروف سال های پیروزی انقلاب را بر اساس دیده هایش نوشته و این روند را برای وقایع مهم پس از پیروزی نیز ادامه داده است. نیکخواه نویسنده کتاب «گاه شمار حملات شیمیایی عراق در هشت سال دفاع مقدس» از مسئولان و صاحب نظران ارشد نظامی، تبلیغات قرارگاه های جنوب و کربلا و فرمانده پدافند شیمیایی در طی سالیان هشت سال دفاع مقدس در مسئولیتهای مختلف عملیاتی، اعم از مسئولیت مرتبط با پدافند، کشف و خنثی سازی سلاحهای شیمیایی استفاده شده توسط رژیم بعثی عراق است که بسیاری از مطالب ارایه شده توسط وی بیان واقعیات و تجربیات بی بدیل عرصه مقاومت و ایثار رزمندگان این مرز و بوم است وی در سال های اخیر مطالب و مقاله های پژوهشی زیادی هم در زمینه سلاح ها و جنگ شیمیایی عراق علیه ایران نوشته است.
کنارش که می نشینی حس می کنی نفس هایش در سینه برای لحظاتی جا می ماند و
با صدای خش خش یکنواختی به سختی بالا می آید؛ از این همه فشار، گویی نفس
های ما هم به شماره افتاده...
اسداله محمدی فرزند علی اکبر، سال 43 در کاشان متولد شده و هنگام جنگ بر حسب انجام وظیفه تحصیل را رها کرده و به دفاع از کشور پرداخته، اما این وداع با تحصیل چند سالی بیشتر دوام نداشت و پس از پایان جنگ، با تلاش در خاکریز علم، لیسانس شیمی اش را از دانشگاه اصفهان گرفت.
18 سال بیشتر نداشت که به قول خودش، برای همه نوع پیشامد در جنگ آماده شده بود؛ از اسارت تا جراحت و شهادت. برای همین زمانی که در 21 دیماه سال 65 در منطقه عملیاتی شلمچه از فاصله دویست متری توسط دشمن هدف حمله شیمیایی قرار گرفت، مواجه شدن با این فاجعه برایش قابل پذیرش بود و به گفته خودش: "این اعتقادمان بود که ما را نگه می داشت."
محمدی در گفتگو با خبرنگار پایگاه قربانیان سلاح های شیمیایی حرف های بیشتری برای گفتن دارد: سال 61 بود و تازه امتحانات پایان سال تمام شده بود. منتظر نتیجه نماندم. هجده ساله بودم که از طریق بسیج به جنوب اعزام شدم. عملیات رمضان تازه شروع شده بود و احتیاج به نیرو احساس می شد.
عملیات های رمضان، محرم، والفجر 8، کربلای 3، کربلای 4 و 5 و بالاخره 35 ماه حضور در جبهه و جنگ، هر روز اعتقاد این جانباز را محکم ار از روز گذشته کرده ، به طوری که با وجود مشکلات فراوان جسمی که ناشی از مجروحیت اوست، هنوز از ایمان و روحیه ای بالا برخوردار است و این مشکلات، زندگی را برایش سخت نکرده.
وی ادامه می دهد: بوی گاز خردل را که استشمام کردیم، ماسک ها را به صورت زدیم. اما کار از کار گذشته بود و نیم ساعت بعد علائم اولیه نمایان شد؛ سوزش چشم، آبریزش بینی، سرفه، حالت تهوع و بی حالی. به عقب منتقل شدم. زمستان بود و هوا سرد. گفتند باید توی آن هوا، دوش آبسرد بگیریم تا پوستمان تاول نزد. به دلیل سرمای شدید تعدادی از رزمنده ها نتوانستد دوش بگیرند و تاول تمام بدن آنها را فرا گرفت. برای درمان 40 روز در بیمارستان بستری شدم. برای دوهفته بینایی ام را به طور کامل از دست دادم. اما به مرور دوباره توانستم ببینم. البته زخم قرنیه چشم رهایم نکرده است و تنگی نفس همراه همیشگی ام شده. هنوز برای درمان به آلمان سفر می کنم و هر دفعه حدود 30 تا 40 روز دوره درمان طول می کشد.
محمدی حرف های خود را با گفتن خاطره ای از آن دوران پرماجرا پایان می دهد: عملیات محرم بود. دشمن محاصره مان کرده بود و مهمات و آذوقه مان نفس های آخرش را می کشید. دیگر برای اسارت آماده می شدیم که تانکی از دشمن به سمت ما آمد. رزمنده ها ابتدا با تیراندازی به تانک، مبارزه را شروع کردند. تانک های عراقی پشت سر هم به صف شده بودند و به طرف ما می آمدند. یکی از بچه ها تانک جلویی را با آر پی جی هدف گرفت و همه عراقی های داخل آن به بیرون ریختند. عراقی های عقب تر که این صحنه را دیدند، همه از تانک های خود بیرون آمدند و پا به فرار گذاشتند و ما نه تنها اسیر نشدیم بلکه چند تانک هم به غنیمت گرفتیم
هدهدی فرمانده تیپ پدافندشیمیایی23 نصرت گفت: در بمباران23 دی ماه 1359 ، هفت نفر از رزمندگان ایرانی مجروح و یک نفر به شهادت رسید که اولین شهید حملات شیمیایی عراق علیه ایران محسوب میشود.
سردار هدهدی از قدیمی ترین فرماندهان
دفاع شیمیایی است که پس از اعلام ضرورت تشکیل تیپ ها و منسجم شدن فعالیت
های پدافندی، ابتدا فرماندهی گردان ش.م.ر مستقر در غرب کشور و سپس تیپ
پدافند شیمیایی 23 نصرت را به عهده گرفت این بار پای صحبت او نشستیم تا از
ناگفته های جنگ شیمیایی برایمان بگوید.
به گزارش خبرنگار سلاح های شیمیایی سردار هدهدی در ابتدا با نگاهی به
تاریخچه کاربرد سلاح های شیمیایی در جنگ بر علیه ایران گفت: رژیم عراق از
ابتدای جنگ به صورتی مستمر اما پراکنده از سلاح های شیمیایی استفاده می کرد
که این حملات بیشتر در مناطق مرزی و بر علیه غیر نظامیان مرز نشین بوده
است.
وی افزود: در این میان اشتباهات خلبانان عراقی حتی باعث شیمیایی شدن ارتش عراق هم شده است.
هدهدی با ذکر نمونه ای از این اشتباهات ادامه داد: در بسیاری از موارد بر
اثر اشتباه خلبانان عراقی بمب های شیمیایی در میان نیروهای عراقی رها شده و
نیروهای مرزی عراق هم قربانی این جنایت رژیم بعث شده اند و برخی نیز برای
سرپوش گذاشتن بر این جنایت توسط مزدوران بعثی کشته شدند.
وی اظهار داشت: حتی به گفته یکی از اسرای عراقی ، مسئولین ارتش عراق 2
سرباز را که شیمیایی شده بودند به بهانه درمان به عقبه جبهه منتقل کرده و
در راه آن ها را زنده به گور کردند.
فرمانده تیپ 23 نصرت با اشاره به روند استفاده از سلاح های شیمیایی ادامه
داد: دشمن ابتدا 23دی ماه سال 59 در جبهه میمک از گازهای شیمیایی استفاده
کرد که بیشتر ترکیبات تهوع آور و اشک آور بود و در این بمباران که با
استفاده از گلوله های توپ انجام شد.
وی در خصوص نتیجه این بمباران شیمیایی گفت: در این بمباران 7 نفر از
رزمندگان ایرانی مجروح و یک نفر به شهادت رسید و مجروحین بیش از هر چیز از
سرگیجه رنج می بردند، پس میتوان گفت نخستین شهید حملات شیمیایی در جبهه
میمک به شهادت رسید.
وی افزود: این روند همچنان ادامه داشت. به طوری که در عملیات بیت المقدس،
رمضان و محرم و چند عملیات کوچک آثار استفاده از سلاح های شیمیایی دیده شد و
سال به سال به وسعت آن افزوده شد به صورتی که می توان گفت استفاده گسترده
دشمن از سلاح های شیمیایی بیش از خیبر در عملیات والفجر2 بود.
هدهدی ادامه داد: در این عملیات رژیم بعث به وسیله توپخانه و هواپیما مناطق
اطراف پادگان حاج عمران و ارتفاعات قمطره را بمباران شیمیایی کرد.
پس از این در عملیات والفجر 4 رژیم بعث در ارتفاعات کله قندی و یکی از
روستاهای شمال بانه به نام بانه جان از سلاح های شیمیایی با عامل گاز خردل
استفاده کرد که به شهات یک چوپان و مصدومیت 35 نفر از اهالی روستا انجامید
که تعدادی از آن ها برای همیشه بینایی خود را از دست دادند .
وی افزود: بعد از این عملیات نیز در عملیات های کوچک دیگر نیز بمباران های
شیمیایی صورت گرفت که بیشتر با گاز اشک آور بود اما به شهادت نیروها نیا
نجامید.
هدهدی ادامه داد: این استفاده ها گاه به گاه ادامه داشت تا این که در
عملیات خیبردشمن که در عملیات های زمینی در جزیره، به بن بست رسیده بود به
یک باره در ابعاد وسیع به استفاده از سلاح های شیمیایی روی آورد.
وی خاطر نشان کرد: در این عملیات دشمن از گاز اعصاب بر علیه نیروهای ایرانی
استفاده کردکه استفاده آن پس از جنگ اول جهانی براساس کنواسیون های بین
المللی ممنوع شده بود و این هم سندی دیگر از مظلومیت رزمندگان ایرانی است.
فرمانده تیپ 23 نصرت ادامه داد: همزمان با استفاده گسترده از سلاح های
شیمیایی در خیبر ابلاغیه ارائه تجهیزات انفرادی به نیروها هم صادر شد و
شاید بتوان گفت دفاع شیمیایی ما در این عملیات شکل منسجمی به خود گرفت.
وی اظهار داشت: بر اساس این ابلاغیه قرار شد تعدادی از پرسنل و نیروها
آموزش دیده و پس از آن برای آموزش به مناطق بروند اما در جزایر با توجه به
محدودیت، قرار شد نیروها همان جا بمانند و تجهیزات و مربی آموزشی به منطقه
اعزام و آموزش در محل صورت بگیرد.
هدهدی با ذکر خاطره ای از خیبر گفت: در عملیات خیبر به همراه تیم اعزامی
سازمان ملل یک خبرنگار هم حضور داشت که بعد از بازدید از یکی از نیروهای
ایرانی علت عدم انفجار بمب های سلاح های شیمیایی را پرسید و رزمنده ی
ایرانی از روی صداقت پاسخ می دهد به خاطر نقص فیوز این بمب ها عمل نکرد.
وی ادامه داد: این خبرنگار یا به نوعی جاسوس از این نکته استفاده کرده و
این اطلاعات را به سران ارتش عراق منتقل کرده که این اطلاعات سبب شد تا آن
ها در ساختار بمب ها تجدید نظر کنند و از این زمان به بعد تا عملیات
والفجر8 موردی از بمب های عمل نکرده مشاهده نمی شود و این ها تنها گوشه ای
از مظلومیت ما در طول هشت سال دفاع مقدس است.
هدهدی در پایان این گفتگو ضمن اشاره به چگونگی ورودش به واحد ش.م.ر اظهار
داشت : در بهداری سپاه خدمت می کردم که با مواردی برخوردم که نشانه از جنگ
شیمیایی در آن ها مشاهده می شد و با توجه به مجروحیت خفیف این افراد به
صورت سرپایی مداوا می شدند و این باعث شد تا با وضعیت مجروحین شیمیایی پیش
از ورود به این واحد آشنا شوم.
وی افزود: اگرچه بیش از این نیز دوره پدافندی ش.م.ر را در نیروی هوایی ارتش
جمهوری اسلامی ایران گذرانده بودم و این دوره ها به اضافه فعالیت در
بهداری قرارگاه نجف باعث شد تا به صلاح دید دکتر رجایی مسئول وقت ش.م.ر
سپاه مسئولیت پدافند را در غرب کشور به عهده بگیرم.
فرمانده وقت تیپ 23 نصرت تصریح کرد: به این ترتیب اگر در آن زمان به مسئله
درمان علاقه مندی بیشتری داشتم و حتی پیش از پیروزی انقلاب دوره فوریت های
پزشکی را گذرانده بودم، اما با احساس تکلیف به واحد ش.م.ر پیوستم و از
تجربیاتم در بهداری در این خصوص استفاده کردم و مجموعه در مان ش.م.ر را در
بهداری تشکیل دادم.
هدهدی فرمانده تیپ پدافندشیمیایی23 نصرت در پایان با اشاره به سیر تکاملی
این گردان تا تشکیل تیپ خاطرنشان کرد: در 18 خرداد 1365 به عنوان فرمانده
تیپ 23 نصرت برگزیده شده و تا پایان جنگ و صدور قطعنامه این مسئولیت را به
عهده داشتم و با پایان یافتن جنگ به تهران آمدم و پس از گذراندن آموزش های
لازم، جانشین پدافندی شیمیایی نیروی زمینی مشغول خدمت شدم.
ادامه دارد...
فرمانده تیپ 11والعادیات در گفت و گوی اختصاصی با
خبرنگارپایگاه اطلاع رسانی قربانیان سلاح های شیمیایی از ناگفته های جنگ
شیمیایی و شناسایی تجهیزات انفرادی محافظت در برابر سلاح شیمیایی پیش از
آغاز رسمی حملات شیمیایی عراق پرده برداشت.
چه کسی می داند فرمانده تیپ « والعادیات
» ویا دیگر فرماندهان تیپ های پدافندی شیمیایی در حال حاضر کجاهستند. ضعف
پژوهشی در این حیطه تا آن جاست که اکنون نامی از این مردان مرد نمی آید و
یا اگر هم نامی هست تنها در میان حوادث است.و کسی به مدون کردن خاطرات این
ها نپرداخته است و این ضعف در حالی است که هر یک از آنها ذخایر گرانبهابی
از تجربه وخاطره را در سینه دارند وخود بارها شیمیایی شده اند. مانند سردار
علی اکبر عسگری نژاد فرمانده تیپ 11 والعادیات که بیش از 16 بار شیمیایی
شده است. اما حتی خود را جانباز هم معرفی نمی کند. و با تمام دردهایی که
دارد با تأسی از حضرت امام (ره) مردانه از جای برمی خیزد باز هم به کارهای
روزمره اش ادامه می دهد. این دانشجوی شیمی که با شروع جنگ به واحد ش.م.ر
سپاه پیوست امروز در سینه اش گنجینه ای از خاطرات ناشنیده دارد که در
گفتگویی با خبرنگار قربانیان سلاح های شیمیایی بخشی از آن را بازگو کرد.ودر
اولین گام به ناگفته هایی از جنگ شیمیایی اشاره کرد.
فرمانده تیپ 11 والعادیات اظهار داشت: سابقه استفاده از سلاح های شیمیایی
به پیش از عملیات خیبر ویا حتی بمباران شیمیایی جبهه میمک باز میگردد و من
در اوایل جنگ نشانه هایی را می دیدم که حکایت از آغاز جنگ شیمیایی داشت.
وی در رابطه با این نشانه ها گفت: ابتدای جنگ در منطقه سر پل ذهاب بودم.
گاهی اوقات که سنگر عراقی ها را تصرف می کردیم داخل آن وسایلی همچون ماسک
هایی با لوله خرطومی که متعلق به سیستم پدافندی روس و یا کیف پدافندی شامل
آمپول های امیل نیترین و آتروپین و پودر دفع آلودگی گاز خردل در یک کیف
مشاهده می کردیم که نشانه از این بود که عراق قصد حملات شیمیایی دارد.
عسگری نژاد یادآور شد: این را هم باید افزود در کنار این مسئله خودداری
عراق از امضای پروتکل 1925 ژنو در مرحله ابتدایی و ورود به آن پس از فشار
های بین المللی، به صورت مشروط نشان می داد که عراق در این جنگ از سلاح های
شیمیایی استفاده خواهد کرد.
فرمانده تیپ 11 والعادیات ادامه داد: با در نظر گرفتن این مسائل، کمی پس از
شروع جنگ عراق در منطقه میمک به صورت نه چندان مستمر از بمب های شیمیایی
استفاده کرد که در آن زمان توسط مسئولین وقت کاربرد آن گزارش شد.
عسگری نژاد یادآور شد: اگر چه در این برهه از جنگ عراق بیشتر به صورت
آزمایشی وجسته وگریخته از این سلاح ها استفاده میکرد که این شیوه در
عملیات خیبر رنگ دیگری به خود گرفت.
وی تصریح کرد : در عملیات خیبر برای اولین بار رژیم بعث در جزایر مجنون به
صورت گسترده از سلاح های شیمیایی استفاده کرد و در این زمان بود که مسئولین
و فرماندهان ارشد وقت سپاه تصمیم به ایجاد یگان های شیمیایی گرفتند که
حاصل آن تشکیل گردان های پدافند بود.
عسگری نژاد ادامه داد: تشکیل این یگان ها با توجه به افزایش روز افزون از
سلاح های شیمیایی توسط عراق نشان داد که باید در این خصوص اقدام جدی تری
صورت گیرد و بنابراین پس از عملیات والفجر 8 در مرحله ای که فاو را تصرف
کردیم و شروع بمباران های شیمیایی گسترده فاو، این گردان ها تبدیل به تیپ
شدند.
وی ادامه داد : حاصل این تصمیم ایجاد چهار تیپ پدافندی به نام های تیپ 24
امام سجاد زیر نظر قرارگاه قدس، تیپ 11والعادیات زیر نظر قرارگاه کربلا
برای حوزه عملیاتی جنوب، تیپ 23 نصرت در جبهه غرب و تیپ حجربن عدی به وجود
آمدند واز این مرحله به بعد مقابله ما با جنگ شیمیایی به طور کامل شکل گرفت
.
وی با اشاره به انگیزه حضورش در واحد ش.م.ر سپاه گفت: در آن زمان من یک
دانشجوی مقطع کارشناسی شیمی بودم و پیش از آن هم به عنوان پزشکیار خدمت می
کردم و با توجه به این مسائل ، با شروع جنگ شیمیایی، من هم به واحد ش.م.ر
سپاه پیوستم که با تشکیل تیپ من به عنوان فرمانده تیپ انتخاب شدم.
علی اکبر عسگری نژاد با ذکر خاطره ای از روز ابلاغ فرماندهی تیپ افزود: سال
1364 در روز عید غدیر بود که جلسه برقرار شد اول سخنرانی را با عبارت
«الحمدلله الذی جعل من المتمسکین» آغاز کردم و متن خود را ادامه دادم و در
همین جلسه بود که دستور فرماندهی تیپ به من ابلاغ شد.
وی در خصوص حضور خود به عنوان فرمانده تیپ گفت: پس از این حکم انتخاب من
اعلام شد، فعالیت خود را به صورت جدی آغاز کردم و در عملیات های کربلای 4 و
5 تیپ را هدایت می کردم که خاطرات تلخ و شیرینی به ویژه از کربلای 4 برایم
رقم زد.
وی در خصوص این خاطرات گفت: اصل عملیات کربلای 4 در جزیره ام الرصاص بود،
یادم هست چند ساعت از استقرار نیروها نگذشته بود که عراق صبح زود حملات خود
را آغاز کرد و بسیاری از بچه ها را به شهادت رساند.
عسگری نژاد ادامه داد: حملات هدفمند عراق نشان می داد که اطلاعات کاملاً
دقیقی دارد تا جایی که برای اولین بار جنگنده های عراق در شب به پرواز
درآمدند و با موشک های جنگی محل استقرار نیروها را مورد هدف قرار دادند و
شاید بعدازظهر روز اول عملیات مصداق کاملی به این مسئله باشد.
عسگری نژاد گفت: بعدازظهر روز اول یک ساعت پس از ورود رزمنده ها به جزیره
ام الرصاص، جزیره مانند روز روشن شد و دشمن با پرتاب پشت سرهم منور و حمایت
توپخانه فضا را کاملاً روشن کرده و یک قتل عام فجیعی را به راه انداخت قتل
عامی که با شهادت بهترین نیروهای ما خاتمه یافت.
فرمانده تیپ 11 والعادیات افزود: روز بعد بود که بمباران شیمیایی شروع شد و
در اولین مرحله مقر تیپ 44قمر بنی هاشم مورد هدف قرار گرفت که ما هم
بلافاصله به قرارگاه کربلا اعلام کردیم و اقدامات پدافندی شروع شد اما با
این وجود و شرایط جوی حاکم بر منطقه عملیاتی، بسیاری از بچه ها شهید شدند.
عسگری نژاد در خصوص اقدامات پدافندی گفت: بعد از آن که اعلام شد با تشخیص
مسیر باد نیروها را جا به جا کردیم و به نقاط امن شناسایی شده انتقال دادیم
و پس از آن به سراغ خنثی کردن بمب های شیمیایی رفتیم و باقیمانده بمب را
از بین بردیم.
وی در پایان با ذکر خاطره ای از این عملیات خاطرنشان کرد: یکی از صحنه های
تلخ کربلای 4 که هنوز هم در ذهنم باقی مانده است صحنه ای است که در مقر تیپ
14 امام حسین در دارخوین دیدم. آن جا شهیدی را دیدم که به دلیل سنگینی و
آلودگی بیش از حد هوا و سختی تنفس، آن قدر فشار بر او وارد شده بود که
عضلات سینه خود را چنگ زده و قسمتی از آن را جدا کرده بود.
ادامه دارد...