به نام خدا
اسناد دفاع مقدس از سال 1359 تا 1367 که کشور عراق جنگ را بر علیه ایران
شروع کرد، در 6 بخش که توسط ستاد تبلیغات جنگ منتشر شده است به شرح زیر می
باشد.
"بسم الله الرحمن الرحیم"
بخش اول:
زمانیکه حکام بغداد در سی و یکم شهریور ماه 1359، 12 لشگر تا بن دندان
مسلح خود را بر اساس یک طرح عملیاتی گسترده به سوی مرزهای جمهوری اسلامی
گسیل داشتند هیچکس تصور نمی کرد که آتش یکی از طولانی ترین جنگ های عصر
حاظر،شعله ور گشته است.
در آن زمان بسیاری از تحلیل گران بر آن بودند که نیرویهای اشغالگرطی مدت
کوتاهی پرچم عراق را در سراسر استان خوزستان و سایر استان های مرزی ایران
به اهتزاز در خواهند آورد و صدام حسین رژه فاتحه ارتش خود رادر خیابان های
شهر اهواز( مرکز استان خوزستان) به تماشا خواهد نشست.در آن زمان هیچکس تصور
نمی کرد که حاصل تلاش شبانه روزی چاپخانه های بغداد که مجدانه مشغول تکثیر
صدها هزار نسخه نقشه " عربستان آزاد" نامی که رژیم اشغالگر عراق برای
استان خوزستان برگزده بود،بزودی تحویل کارخانه های خمیر سازی خواهد شد.
هیچکس تصور نمی کرد که روزی این ماشین عظیم تسلیحاتی در برابر اراده یک ملت مسلح به ایمان سر تعظیم فرود خواهد آورد...
اما جوانان خرمشهری که 35 روز با سلاح سبک و کوکتل مولوتف در برابر هجوم
تانکهای عراقی از شهر خود دفاع کردند از همانابتدا مطمئن بودند که "قادسیه
صدام " یک رویای جاه طلبانه بیش نیست،هر چند که آزاد سازی خرمشهر 575 روز
پس از اشغال سربازان عراقی تحقق یافت.
اشتباه فرماندهان عراقی و همه کسانی که پیش بینی های حکام بغداد را باور
کرده بودند این بود که در محاسبات پیچیده خود،قدرت اراده ملت ایران را در
دفاع از انقلاب اسلامی بحساب نیاورده بودند.
گرچه تک تک روز های جنگ تحمیلی 6 ساله عراق علیه ایران،یادآور حوادثی بزرگ
برای تاریخ خواهد بود و اگر چه جنایت حکام بغداد در طول جنگ به کرات باعث
نگرانی عمیق افکار عمومی جهان شده است.اما اعمال نیروهای عراقی در ششمین
سال جنگ یک سرفصل جدید را در تاریخ جنایات نفرت انگیز علیه بشریت
گشود،حملات مکرر علیه مناطق مسکونی،سر نگون نمودن هواپیمای مسافربری خطوط
هوایی آسمان،حمله علیه قطار مسافری اهواز-تهران،مصدوم نمودن بیش از 12000
انسان در جریان حملات شیمیایی و ...از سوی دیگر،اخطار عملی جمهوری اسلامی
ایران به رژیم متجاوز عراق و حامیان مرتجع او که با حرکت سیل آسای نیروهای
ایرانی به سوی جبهه های جنگ و آزاد سازی شهر استراتژیک فاو عراق تحقق
یافت،ویژگی خاصی به ششمین سال جنگ تحمیلی می بخشد.
آنچه که در صفحات بعد ملاحظه می کنید نماینگر گوشه ای از وقایع سال ششم جنگ تحمیلی است.
تصاویر مستند این آلبوم نشانگر رویداد هایی است که در یک سوی آن مقاومت و
پایمردی مردم ایثارگر ایران و در سوی دیگر،اعمال ضد بشری و نقض مکرر قوانین
بین المللی از سوی رژیم عراق قرار دارد.
بخش دوم:
گذری بر رویدادهای یک ساله اخیر جنگ تحمیلی:
با آغاز ششمین سال جنگ تحمیلی،ملت ایران،مصمم تر از همیشه ادامه دفاع تا
تنبیه متجاوز را در سر لوحه برنامه های خود قرار داد.با شروع این سال
نیروهای مردمی خود را برای اخطار عملی به متجاوز و حامیان مرتجع او آماده
کردند و با عزیمت گسترده یسوی جبهه های جنگ،مقدمات عملیات والفجر 8 را
فراهم ساختند.رژیم عراق که هر روز شاهد اعزام سیل خروشان نیروهای مردمی به
سوی جبهه ها بود،از آغاز سال ششم تجاوز خود،قانون شکنی را شروع شروع می
کند،بطوریکه علیرغم تعهد 22 خرداد 1363 عراق به دبیر کل سازمان ملل متحد
مبنی بر توقف حملات علیه اهداف غیر نظامی ایران،نیروهای عراقی حملات خود به
اهالی شهرها و روستا را ادامه دادند و در این سال بیش از 50 مورد از
تهاجمات عراق علیه اهالی غیر نظامی شهر های مختلف ایران منجمله گیلانغرب،سر
پل ذهاب،ایلام،گناوه،بانه،پیرانشهر،بستان،مریوان،و هویزه به ثبت رسید.در
پی این حملات جمهوری اسلامی ایران چندین بار از هیات ویژه سازمان ملل
متحد،ناظر بر توافقنامه 22 خرداد 63،دعوت کرد تا با عزیمت به مناطق مورد
حمله،از آثار حملات عراق گزارش تهیه نماید.اما از آنجا که شرط انجام چنین
بازدیدهایی تامین امنیت گروه تحقیق از سوی عراق می باشد،هیات سازمان ملل
متحد بدلیل مخالفت عراق،از انجام بازدید امتناع کرد.اما در پی حملات عراق
علیه شهرهای هویزه و مریوان که به ترتیب در تاریخ 19/9/64 و 17/11/64 صورت
گرفت.و تنها در شهر هویزه باعث به شهادت رسیدن و مجروح شدن 40 تن از ساکنین
گردید، هیات سازمان ملل متحد بنا به دعوت جمهوری اسلامی ایران،آثار حملات
دشمن را از نزدیک مورد بازدید قرار داد.اما بدلیل مخالفت عراق با تامین
امنیت هیات در طول مدت بازدید،گزارش بصورت غیر رسمی تهیه شد.
جالب توجه آنکه همزمان با بازدید هیات ویژه سازمان ملل متحد از ضایعات
وارده به شهر مریوان که در تاریخ 16/11/64 صورت پذیرفت صدام حسین طی مراسم
اعطا نشان به چهار خلبان نیروی هوایی عراق،مناطق مسکونی ایران را اهداف
اقتصادی معرفی کرده و اعلام نمود،" عراق به حملات هوایی خود علیه هدفهای
اقتصادی ایران ادامه خواهد داد.هر هدفی که توسط نیروی هوایی عراق مورد
حمله قرار گرفته است،ده بار دیگر مورد حمله قرار خواهد گرفت تا نیست و
نابود شود"
رژیم عراق در کنار حملات خود علیه مناطق مسکونی، در طول سال ششم جنگ تحمیلی
مجددا کنوانسیون حقوق دریاها را نادیده گرفت و با حمله به کشتی های کشور
های مختلف در تردد آزاد کشتیهای تجاری و نفتکشها اخلال کرد.
نیروهای عراقی همچنین با حمله به چاههای نفتی ایران در خلیج فارس،مقررات و
کنوانسیون های ناظر بر حفاظت محیط زیست را زیر پا گذاردند.حملات مکرر
هواپیما ها،هلیکوپتر ها و ناوهای جنگی عراق به چاه های نفتی حوزه های
نوروز، ابوذر، سروش و ...،
در ماه های مهر و آبان 64 که منجر به نشت نفت از تعدادی از این چاه ها
گردید،نمونه بارز این اقدامات است.اقدامات غیر قانونی عراق،سبب اعتراض
کارشناسان مبارزه با آلودگی محیط زیست کشور های حوزه خلیج فارس که بر اثر
نشت نفت،نیروگاه ها، کارخانجات پتروشیمی و تاسیسات آب شیرین کن موجود در
سواحل کشور های خلیج فارس را در معرض خطر می دیدند،گزدید.از جمله دکتر علی
البداغ کارشناس محیط زیست امارات عربی متحده، طی مصاحبه ای با روزنامه "
الخلیج" چاپ شارجه اعلام کرد: " آلودگی نفت هر قدر هم که اندک باشد به
کاخانجات بسیار مهم و حیاتی که آب و برق مردم را فراهم می کنند، آسیب عمده
را وارد می کند"
در ششمین سال جنگ تحمیلی، رژیم بغداد برای دومین بار از آغاز جنگ،با حمله
علیه یک فروندهواپیمای مسافربری مرتکب یک جنایت نفرت انگیز شد.
نیروهای عراقی که قبلا در اوائل سال 61 با حمله به هواپیماهای وزیر امور
خارجه الجزایر آقای بن یحیی و همراهانش را به شهادت رسانده بودند، در تاریخ
1/12/64 برای دومین بار کنوانسیون شیکاگو و پیمان بین المللی هوائی 1944
که صراحتا بر مسئله امنیت خطوط هوایی غیر نظامی تاکید دارد را نادیده
گرفتند و یک فروند هواپیمای چارتر شرکت آسمان را مورد حمله قرار دادند.در
این حادثه که در ساعت 12.30 اتفاق افتاد یک فروند هواپیمای مسافربری از نوع
فرند شیپ (F.27 ) که از تهران عازم اهواز بود در 18 مایلی شمال شرقی اهواز
توسط دو فروند جنگنده عراقی مورد حمله قرار گرفت و چند لحظه بعد هواپیما و
24 سرنشین آن به آتش کشیده شد.
در پی این اقدام وحشیانه، ریاست انجمن بین المللی حمل و نقل هوایی ( یاتا)
با ارسال تلگرامی به شرکت هواپیمایی آسمان ضمن تسلیت،مراتب نگرانی عمیق خود
را از این جنایت ابراز داشت.همچنین سخنگوی این سازمان در تاریخ 2/12/64
اقدام دولت عراق را مغایر با کنوانسیون شیکاگو دانست و آنرا محکوم کرد.از
سوی دیگر دکتر هانس اشترکن رئیس شورای اتحادیه بین المجالس و آقای پیتر
کارلوترنزیو دبیر کل این اتحادیه طی دو پیامجداگانه تاثر عمیق خود را از
هادت 8 تن از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ایران که در بین سرنشینان
هواپیما بودند ابراز داشتند و این حادثه ناجوانمردانه را تسلیت گفتند.
هنوز چیزی از این جنایت نگذشته بود که رژیم عراق یکبار دیگر مسافرین غیر
نظامی را مورد حمله قرار داد.قربانیان جنایت اینبار مسافرین قطار اهواز-
تهران بودند که در ساعت 20/16 روز چهارشنبه 24/2/65 در ایستگاه هفت تپه
واقع در شمال شهر اهواز توسط حداقل چهار فروند جنگنده مورد حمله قرار
گرفتند.در نتیجه این اقدام 72 تن از مسافران شهید و حدود 300 تن دیگر
مجروح شدند که در میان آنها تعدادی زن و کودک نیز وجود داشت.
در این حادثه محل سکونت کارکنان راه آهن هفت تپه نیز مورد حمله قرار گرفت
که در نتیجه حدود سی دستگاه خانه سازمانی منهدم شد.اگر چه هر یک از این
جنایات محکومیت حکام بغداد در میان افکار عمومی جهان را به دنبال داشت،اما
عکس العمل منفعل مجامع بین المللی و عدم محکومیت قاطع رژیم متجاوز عراق
باعث کردیده است که نیروهای عراقی با سوئ استفاده از این سکوت حمایت آمیز
روز به روز جنایات هولناک خود را تشدید کنند و مرتکب اعمالی گردند که در
هیچ جنگی سابقه نداشته است.
بخش سوم:
آزاد سازی شهر استراتژیک فاو:
با آغاز ششمین سال جنگ تحمل ملت ایران با اراده ای مستحکم برای ادامه جنگ
تا تنبیه متجاوز، خود را برای یک اخطار عملی به رژیم عراق و حامیان مرتجع
آماده نمود.
عملیات پیروزمند والفجر 8 که فرضیه تحلیل گران غربی مبنی بر اینکه در جنگ
عراق و ایران برنده ای وجود نخواهد داشت را باطل کرد،تجلی همین اراده خلل
ناپذیر است.
در ساعت 22 روز یکشنبه 20/11/64 رزمندگان اسلام با اجرای عملیاتی در جنوبی
ترین منطقه مرزی ایران و عراق موفق شدند با استفاده از روشهای ابداعی، یکی
از بی سابقه ترین تحرکات نظامی را به انجام برسانند.
در این عملیات که تحت عنوان عملیات والفجر 8 نامگذاری شد،نیروهای ایرانی
موفق شدند با عبور از 400 متر تا یک کیلومتر مرز آبی و مناطق باتلاقی منتها
الیه اروند رود در دهانه خلیج فارس را پشت سر گذاشته و در عرض چند ساعت
شهر استرلاتژیک فاو عراق را به تصرف خود درآورند.
این عملیات متهورانه تعجب جهانیان را بر می انگیزد و رسانه های غربی در
مورد آن تجزیه و تحلیل های گوناگونی را ارائه می دهند:"تحلیل گران نظامی
غربی معتقدند ایران برای عبور از شط العرب به تجهیزات کافی نیاز داشته
است.آنها از این موضوع متعجب هستند که ایرانیان چگونه با تجهیزات اندک
توانسته اند از این آبراه عبور نمایند و به مواضع عراقی ها دست یابند"
فاو کلا یک شهر صنعتی است که بدلیل مجاورت با اروند رود پس ار بصره مهمترین
بندر تجاری عراق محسوب می شود، وجود اسکله های مجهز تخلیه و بارگیری کالا
موسوم به "اسکله چهار چراغ" و مخازن ذخیره نفت و سایر تاسیسات بندری و نفتی
، اهمیت ویژه ای به این شهر بخشیده است.علاوه بر این خطوط لوله نفت بصره
به سکو های نفتی الیکرو الامیه نیز از این شهر عبور می کنند که با تصرف شهر
و منطقه جنوبی شبه جزیره فاو موسوم به "راس البیشه" صدور نفت از این دو
اسکله به کلی غیر ممکن می گردید.اگر چه آتش مداوم نیروهای اسلاماز ابتدای
جنگ مراک اقتصادی این شهر را تعطیل کرده بود ولی رژیم بغداد با استقرار سه
سکوی پرتاب موشک از این منطقه برای حمله به چاه های نفتی و کشتی های تجاری
استفاده می کرد.از سوی دیگر همسایگی فاو با کویت و همچنین استفاده از خور
عبداله بعنوان تنها راه آبی که دسترسی رژیم بغداد را به خلیج فارس و
آبهای آزاد ممکن می کرد، باعث شده بود که شبه جزیره فاو برای عراق از اهمیت
استراتژیک بی نظیری برخوردار باشد.تسلط نیروهای ایران بر حاشیه غربی شبه
جزیره فاو و اشراف آنها بر هر گونه نقل و انتقالات دریایی در خور
عبداله،همچنین باعث شد که ام القصر نیز بطور کامل اهمیت خود را از دست بدهد
و نیروی دریایی عراق و کشتی های تجارتی این رژیم در این بندر محبوس شدند.
در پی این عملیات، رزمندگان در 870 کیلومتر مربع از اراضی و سواحل منطقه
فاو که منطقه حائل بین عراق و کشور های جنوبی خلیج فارس بشمار می آید مستقر
شدند و بدین ترتیب حامیان صدام حسین در خلیج فارس دریافتند که از این پس
جمهوری اسلامی ایران در منطقه فاو همسایه آنها خواهد بود.
این واقعیت برای حامیان بغداد فرصتی بود تا در ارزیابی های خود تجدید نظر
کنند و دریابند که بقای رژیم صدام طولانی نخواهد بود.رژیم بغداد تا چند روز
در مقابل این حمله سکوت اختیار کرد و هیچگونه اظهار نظری در مورد پیروزی
های ایران بعمل نیاورد، ولی پس از آن با اعلام این مطلب که تا چند روز دیگر
فاو را پس خواهد گرفت، ضد حمله های متعددی را آغاز کرد که تمامی آنها
شدیدا سرکوب شد و تلفات و ضایعات بیشتری به نیروهای عراقی وارد آمد.
بطوریکه در مدتی کمتر از یکماه بیش از 17 تیپ پیاده عراق از 20 تا 100 درصد
آسیب جدی دید.همچنین 8 تیپ زرهی و مکانیزه عراق بطور کامل منهدم شد و 8
گردان توپخانه و دفاع ضد هوایی دشمن به میزان صد در صد متلاشی گردید.
این عملیات از سوی دیگر باعث انهدام بیش از 450 دستگاه تانک و نفربر و سقوط
بالغ لر 73 فروند هواپیما و 5 فرون هلیکوپتر گردید.تلفات انسانی وارده بر
ارتش عراق نیز در این عملیات بسیار بالا بود و کشته و مجروح شدن بیش از 18
هزار سرباز درجه دار و افسر عراقی و اسارت بیش از 2300 تن از آنها ارتش
عراق را از نظرنفرات در مضیقه فراوان قرار داد.
بعنوان مثال گارد ریاست جمهوری عراق که عمدتا دزر حساسترین مقاطع جنگ و در
مراحل نهایی عملیات وارد میدان می شود، در جریان یک ضد مله، ضربات مهلکی را
تحمل کرد و تا 80 درصد از نفرات و تجهیزات آن از بین رفت.در این میان
مقادیر معتنابهی از ادوات زرهی و تجهیزات نظامی عراق نیز توسط نیروی های
ایران به غنیمت گرفته شد که از آنجمله می توان از 200 دستگاه تانک نفر بر و
150 دستگاه خودروی نظامی، 120 قبضه توپ ضد هوایی و 30 دستگاه ماشین آلات
مهندسی نام برد.
بخش چهارم:
استفاده مجدد عراق از سلاح های شیمیایی:
تاسف اورترین واقعه یکسال اخیر جنگتحمیلی حملات شیمیایی در بهمن ماه 1364
می باشد که بدون شک در تاریخ جنگ های شیمیایی جهان بی سابقه است.
با آغاز عملیات والفجر 8، نیروهای عراقی بطور غیر قابل تصوری بکارگیر عوامل
شیمیایی را تشدید کردند، بطوریکه از ابتدای این عملیات تا دهم اسفند ماه
1364، بالغ بر 7000 گلوله توپ و خمپاره حاوی مواد شیمیایی به سوی مواضع
نیروهای ایرانی شلیک شد.در همین مدت، یعنی طی 20 روز هواپیما های عراقی در
حملات متعدد خود بیش از 1000 بمب شیمیایی در منطقه عملیات فرو ریختند.شدت
حملات شیمیایی عراق به حدی بود که در چندین مورد، بعلت نزدیکی نیرو های
درگیر، مواضع سربازان عراقی نیز به عوامل شیمیایی آلوده شد، پیش بینی های
قبل سیستم درمانی جمهوری اسلامی ایران موجب شد که با وجود حجم وسیع حملات
شیمیایی عراق، تعداد شهدای این جنایت نسبت به حملات قبلی به نحو چشمگیری
کاهش یابد، به نحوی که از 12000 تن رزمنده ای که بواسطه حملات شیمیایی دشمن
مصدوم شده بودند، رقم شهدا از پنجاه تن تجاوز نکرد.اما ا سوی دیگر گستردگی
غیر قابل تصور حملات شیمیایی عراق و کثرت مصدومین باعث شد که جمهوری
اسلامی ایران جهتاطمینان از مداوای کامل مصدومینی که دچار عوارض پیشرفته
تر بودند 142 نفر از آنان را به چند بیمارستان در خارج از کشور ( سوئد،
اسپانیا، اتریش، آلمانغربی، سوئیس، بلژیک و انگلستان ) اعزام نماید.حضور
مصدومین حملات شیمیایی عراق در کشور های اروپایی، به افکار عمومی این
کشور ها فرصت داد تا از نزدیک با خطرات جدی این اقدام ضد بشری آشنا شوند و
انتشار نقطه نظرات پزشکان معالج قربانیان این جنایت بیش ار پیش انزجار
وجدان های بیدار را بر انگیخت.
بخش پنجم:
سازمان ملل متحد: عراق از تسلیحات شیمیایی استفاده کرده است
در تاریخ 4/12/1364 در شرایطی که دفعات بکارگیری سلاحهای شیمیایی در منطقه
عملیاتی والفجر 8 همچنان یک سیر صعودی را کی پیمود، جمهوری اسلامی ایران از
دبیر کل سازمان ملل متحد درخواست کرد که در اسرع وقت یک هیات ویژه را جهت
تهیه گزارش ار آثار حملات شیمیایی عراق به تهران اعزام دارد.بدین ترتیب
هیات کارشناسان سازمان ملل به سرپرستی آقای اقبال رضا، رئیس دفتر دبیر کل
در امور ویژه سیاسی، آقای گوستاواندرسون رئیس دپارتمان شیمی انجمن تحقیقات
دفاعی سوئد، دکتر مانوئل دومینگوئز استاد دانشگاه مادرید و متخصص طب رزمی و
دکتر پیتردان مدیر تحقیقات علمی آزمایشگاه تحقیقات مواد در مرکز علوم و
فنون دفاعی وزارت دفاع استرالیا در روز پنجشنبه 7/12/64 کار خود را در
تهران آغاز کرد.
این هیات در طول اقامت چهار روزه خود با سفر به استان خوزستان چند منطقه را
در اطراف آبادان که مورد حمله شیمیائی عراق قرار گرفته بود مورد بازدید
قرار داد و از آثار باقیمانده از بمب های شیمیائی عملکرده و خاکهای آلوده
نمونه برداری کرد.
هیات مزبور همچنین موفق شد از گروه کثیری از مصدومین بستری در بیمارستان
های تهران و اهواز عیادت نموده و عوارض حاصله در بدن آنان را مورد بررسی
قرار دهد.
هیات ویژه سازمان ملل متحد در تاریخ 16/12/64 گارش خود را تسلیم دبیر کل
نمود.در این گزارش تاکید شده بود که نیرو های عراقی در مقیاس گسترده ای
اقدام به بکارگیری سلاحهای شیمیایی علیه مواضع نیروهای ایرانی کرده اند و
عامل بکار گرفته شده عموما از نوع " ایپریت" بوده است.
بخش نتیجه گیری گزارش مورد بحث بدین شرح است:
55- ما به درخواست بخصوص دبیر کل برای تحقیق در باره استفاده از سلاح های
شیمیایی در جنگ میان ایران و عراق از 7 اسفند تا 12 اسفند 1364 در ایران
اقامت داشتیم.تجارب و اطلاعات و نتایج بدست امده طی تحقیقات قبلی که در سال
های 1362 و 1363 انجام گرفته بودند، بعنوان اساس این تحقیق مورد استفاده
قرار گرفت.ما بسیاری از قربانیان را که در جنگ حاضر در منطقه فاو بر جای
گذاشته است مورد بررسی قرار دادیم ولی به این منطقه نبرد نرفتیم.ما این
قربانیان را در بیمارستان های تهران و اهواز دیدیم و از برخی از مناطق
اطراف آبادان بازدید بعمل آوردیم.
56- ما خلاصه مشاهدات خود را در مورد این تخقیقات بدینصورت تقدیم می کنیم:
الف)- آزمایش های کامل انجام گرفته بر روی قربانیان ایرانی نشان می دهد که
از التهابات بافت های چشمی، از ساده گرفته تا حاد، همراه با آب آوردگی پلک
ها و جراحات جلدی ( تاولهای بزرگ مملو از مایع قهوه ای رنگ، کنده شدن بافت
پوستی، اختلالات مواد رنگی بدنوجراحات مربوط به سوختگی های درجه دو)رنج می
برند.در بعضی موارد اختلالات تنفسی مشاهده شده است.تعداد گلبول های سفید
نیز بطور غیر طبیعی کاهش یافته است.این علایم بر روی سایر قربانیان ایرانی و
اجسادی که بطور سریع معاینه شده اند نیز ملاحظه گردیده است.جای شک نیست
کهکلیهجراحات معاینه شده ناشی از " ایپریت " بوده است.
ب) به کمک یک دستگاه مخصوص که برای کاوش عوامل شیمیایی ساخته شده، تمرکز خفیف بخار " ایپریت "
می باشد.مضافا آزمایش یک نمونه از موهای یک قربانی پس از آنکه مورد حمله
سلاح های شیمیایی قرار گرفته بود، تصریح کرد که حاوی " ایپریت "بوده است.
پ)– بررسی قطعات فلزی بمب های هواپیما که از گودالی در نزدیکی آبادان بدست
آمد، نشان دادکه مشابه همان قطعاتی است که این گروه در سال 1362 مورد بررسی
قرار داده بود.( در ماموریت اخیر ما نوع دیگری از سلاح های شیمیایی مانند
خمپاره نیافتیم و بما نشان هم داده نشد.)
ت)- ما با سوال کردن از قربانیان عراقی در تهران شواهد جدیدی بدست
اوردیم.آنها اعلام کردند که جراحاتشان ناشی از بمب های شیمیایی است که در
حمله به مواضع ایرانیان توسط هواپیماهای عراقی پرتاب شده اند.
ث) – یک خلباناسیر عراقی نیز اطلاعات مهمی داد.وی تائید کرد که نیروی هوائی
عراق با بمب های شیمیایی به مواضع ایرانیان حمله کرده است و خود او شخصا
دوباره در این "ماموریت های ویژه" شرکت کرده است.
57-تحقیقات انجام شده به ما این امکان را می دهد که به اتفاق آرا نتایج زیر را ارائه دهیم:
الف)- در مناطق واقع در اطراف آبادان که مورد بازرسی هیئت قرار گرفتهاست،
توسط نیروهای عراقی علیه مواضع ایران، از سلاح های شیمیایی استفاده شده
است.
ب)- از معاینات پزشکی و شهادتهای قربانیان ایرانی و عراقی تخلیه شده از
منطقه فاو معلوم می شود که در این منطقه از نبرد نیز توسط نیروهای عراق از
سلاح های شیمیایی استفاده شده است.
پ)- متخصصان از عناصری که مورد بررسی قرار داده اند چنین نتیجه گرفتند که نوع سلاحمورد استفاده، بمب های هواپیما است.
ت)- عامل شیمیایی مورد استفاده " ایپریت" است.
ث)- با توجه به وقت کم و منبع محدود نتوانستیم میزان استفاده از " ایپریت " را معین کنیم.
معذالک بنابر گواهی بیش از 700 قربانی که ما در تهران و اهواز مورد معاینه
قرار دادیم احساس می کنیم که از سلاح های شیمیایی در سال 1364 به نسبت
1362، به طور وسیعی استفاده شده است.
58- بنابر بازرسی مناطق مختلف، بررسی قطعات گوناگون و تعداد زیادی از
قربانیان در جریان تحقیقات که ما مطابق با رهنمود های دبیر کل در
1362،1363،1364 انجامداده ایم و همچنین با توجه به بسیاری از دلایل غغیر
مستقیم، ما به اتفاق چنین نتیجه گیری می کنیم:
الف)- نیروهای عراقی در موارد متعدد از سلاح های شیمیایی علیه نیرو های ایرانی استفاده کرده اند.
ب)- عنصر مورد استفاده اصولا " ایپریت " بوده هر چند که در برخی موارد از گاز : نوروتوکسیک " ( اعصاب) نیز استفاده شده است.
پس از انتشار نتیجه تحقیقات هیات اعزامی از سوی دبیر کل، شورای امنیت
سازمان ملل متحد سه جلسه مشورتی طولانی را به مطالعهگزارش این هیات که در
آن عراق بعنوان نقض کننده یک پیمان بین المللی دائر بر منع جنگشیمیایی
معرفی شده است، اختصاص داد.گرچه صراحتلهجه گزارش بدون هیچ شبهه ای اعضا
شورای امنیت را نسبت به استفاده عراق از عوامل شیمیائی مطمئن می ساخت، لکن
شورای امنیت این بار نیز از اتخاذ یک تدبیر جدی برای تحذیر حکام بغداد از
ادامه استفاده از عوامل شیمیایی خود داری کرد و تحت تاثیر ملاحظات سیاسی به
جای صدور یک قطعنامه که حداقل کار می توانست باشد به صدور یک بیانیه اکتفا
کرد.
اولد بیرنگ رئیس شورای امنیت که متن این بیانیه را قرائت نمود چنین اظهار داشت:
" شورا عمیقا نگران نتجه گیری متفق ارا کارشناسان دائر بر استفاده از سلاح
های شیمیائی توسط عراق در بسیاری از موارد علیه نیرو های ایران میباشد که
آخرین مورد آن در جریان تهاجم اخیر ایران به داخل عراق بوده است"...
" تمام 15 عضو شورا بدون رای گیری رسمی به متن بیانیه ابراز موافقت نمودند"
برغم تمامی اعتراضات بین المللی به نقض پروتکل 1925 ژنو توسط حاکمان بغداد،
رژیم عراق در تنها عکس العمل رسمی خود نسبت به نتیجه تحقیقات هیات اعزامی
از سوی دبیر کل و بیانیه شورای امنیت،بکارگیری تسلیحلات شیمیایی که نقض
عمده یک پروتکل لازم اجرا و بی قید و شرط می باشد را مسئله فرعی قلمداد
نمود و آقای طارق عزیز وزیر امور خارجه رژیم بعث عراق در تاریخ 4/1/65 با
لحن تمسخر آمیزی از انتقاد نسبت به عراق ابراز تاسف کرد و اعلام نمود که
شورای امنیت نباید نگران چنین مسائلی باشد.
اقدامات بعدی عراق به وضوح ثابت نمود که حداقل رژیم بغداد به هیچوجه نگران چنین مسائلی نیست.
در روزهای 4 و 5/1/65 یعنی تنها دو روز پس از انتشار بیانیه شورای امنیت
نیروهای عراقی مجددا منطقه عملیاتی والفجر 8 را بمباران شیمیایی
نمودند.حملات شیمیایی عراق در بهمن ماه 1364 همچنین باعث شد که حکام بغداد
از سوی تعداد زیادی از دول جهان و چند سازمان بین المللی محکوم گردد.در این
رابطه مقامات رسمی کشور های بلغارستان، آمریکا، پاکستان، موزامبیک،
اتیوپی، استرالیا، ژاپن، هلند، بلژیک، کانادا، فرانسه، آلمان غربی، ایتالیا
و انگلستان و همچنین اتحادیه بیت المجالس و سازمان بهداشت جهانی نسبت به
این جنایات بغداد از خود عکس العنل نشان دادند و نقض پروتکل 1925 ژنو توسط
نیرو های عراقی را محکوم دانستند.
از سال 1925 که تمامی دول جهان موکدا کاربرد عوامل شیمیائی را در جنگ ها
مردود دانستند، برای نخستین بار است که کشوری رسما بخاطر استفاده از
تسلیحات شیمیایی محکوم می گردد.اما متاسفانه این محکومیت زمانی تحقق یافت
که در طول جنگ 6 ساله عراق علیه جمهوری اسلامی ایران هزاران انسان قربانی
عوارض این سلاح مطرود شده بودند.
حتی در سال 1362 که حملات شیمیائی عراق بنحو تاسف آوری افزایش یافت و 2700
انسان را دچار صدمات جدی نمود، سازمان های بین المللی مصالح انسانی را فدای
ملاحظات سیاسی کردند و از محکوم نمودن رژیم عراق امتناع ورزیدند.
بدین طریق رژیم عراق با اطمینان از اینکه جنایات هولناکش عواقب جدی را در
پی نخواهد داشت، با بهره برداری از سکوت حمایت آمیز این مجامع، در بهمن ماه
64 کاربرد عوامل شیمیایی را بحدی تشدید کرد که حتی قبل از محکومیت جهانی
آن در سال 1925 نیز در هیچ جنگی سابقه نداشت.
آیا اعمال ضد بشری رژیم عراق به همان اندازه که نشان دهنده خوی جنایتکارانه
حکام بغداد می باشد، حاکی از بی کفایتی و مصلحت طلبی مجامع بین المللی
نیست؟ آیا عکس العمل منفعل امروزز مجامع بین المللی و عدم محکومیت قاطع
رژیم متجاوز عراق تکرار جنایاتی در دیگر نقاط جهان را مشروعیت نمی بخشد؟
بخش ششم:
تا به کجا می توان به سکوت ادامه داد؟
ملت ایران طی 6 سال دفاع مقدس خود در برابر نیرو های متجاوز عراقی که در
31/6/59 طبق برنامه از قبل طراحی شده یورش وحشیانه خود را به اراضی جمهوری
اسلامی ایران آغاز نمودند، همواره شاهد بی اعتنایی حاکمان بغداد نسبت به
قوانین بین المللی بوده است.ملت ایران به دفاع از خود در مقابل متجاوزی همت
گمارده است که نقض هیچ قانون، قرارداد، تعهد نامه و توافق نامه ای را از
قلم نیانداخته است، فهرست زیر تنها نشانگر گوشه ای از جنایات ثبت شده رژیم
عراق می باشد.
-لغو یکجانبه توافقنامه 1975 الجزایر در مورد حدود مرزی دو کشور ایران و
عراق و نقض منشور ملل متحد در مورد عدم توسل به زور و مراجعه به راه های
مسالمت آمیز در هنگام بروز اختلاف.
- انجام حملات مداوم علیه مناطق مسکونی ایران برغم تعهد 22 خرداد رژیم عراق
با دبیر کل سازمان ملل، مبنی بر توقف کلیه حملات علیه اهداف غیر نظامی.
- حمله علیه قطار مسافربری که ناقض تعهد 22 خرداد 63 رژیم عراق با دبیر کل سازمان ملل متحد می باشد.
- نقص کنوانسیون شیکاگو و پیمان بین المللی هوایی در مورد امنیت خطوط
پروازی غیر نظامی با حمله علیه هواپیما های مسافربری، دزدی هوایی و کمک به
هواپیما ربایان.
- بد رفتار با اسرای جنگی ایران و ربودن اهالی شهر های مری ایران به داخل
مرز عراق در آغاز جنگ تحمیلی و نقض مکرر کنوانسیون های چهار گانه ژنو
درباره رفتار با زندانیان جنگی.
- نقض مقررات یونسکو در مورد عدم تعرض علیه ابنیه و آثار تاریخی و باستانی بعنوان میراث فرهنگی جوامع بشری.
- نقض کنوانسیون کویت با حمله علیه چاه های نفتی ایران و ایجاد آلودگی در خلیج فارس.
- نقض مکرر و مداوم پروتکل 1925 ژنو دائر بر ممنوعیت بکارگیری تسلیحات شیمیایی در جنگ.
حکام بغداد در توجیه اقدامات غیر قانونی خود که هر یک بتنهایی یک جنایت
عمده و یک جرم قابل پیگیری است" شعار جنگ تمام عیار یا صلح تمام عیار" را
مطرح می سازند.معنی این گفتار چیست؟ آیا شعار " جنگ تمام عیار" بلافاصله
فرضیه امکان وجود " صلح تمام عیار " را نقض نمی کند؟ " جنگ تمام عیار" آیا
معنایی جز اصرار رژیم عراق در ادامه سیاست نقض تمامی تعهدات بین المللی
دارد؟هنگامی که سردمداران حزب بعث، صراحتا پایبندی به اصول بین المللی را
نفی می کنند، آیا می توان به تعهد آنان در اجرای اصول به اصطلاح " صلح تمام
عیار" اعتماد داشت؟ در چنین شرایطی آیا ملت ایران راهی جز ادامه دفاع مقدس
خویش تا تنبیه متجاوز را می تواند انتخاب کند؟ آیا وقت آن فرا نرسیده است
که مجامع بین المللی بیش از این دست متجاوز را در ارتکاب هر جنایتی باز
نگذاشته و با محکوم نمودن قاطع و جدی آن مانع استمرار این جنایات شوند؟
بدون شک سکوت امروز جهان در مقابل جنایات رژیم متجاوز عراق تشویق آن رژیم برای سرگیری تجاوزی دیگر در آینده است.
در سال 1360 که اعزام به جبهه بودم دارای 6 برادر و 2 خواهر که یکی از
برادران به نام مصطفوی در هنگام تولد فوت کرده بود و برادران و خواهران در
کنار پدر و مادر بودند خواهر بزرگ دارای 3 فرزند که خواهر بزرگم در زمان
جنگ فوت کرده بود و خواهر کوچکترم دارای دو فرزند که همسر شهید می باشد هر
موقع در عملیات شرکت داشتم پدر و مادرم یک گوسفند نذر می کردند.
ششم آگوست(15مرداد) در روزشمار تاریخ جهان خاطرهای تلخ را
در اذهان جهانیان تداعی میکند؛ روزی که مدافعان دروغین حقوق بشر با به رخ
کشیدن توان علمی خود در ساخت سلاحی مخرب و خانمان سوز، مردم بیگناه
هیروشیمای ژاپن را به فجیعترین شکل ممکن قتل عام کردند.
جنگ جهانی دوم، از سپتامبر
1939(1318ش) آغاز شده و علاوه بر اروپا، بخشهای وسیعی از قاره آسیا و
آفریقا را درگیر کرده بود. این رویداد مخرب، تاثیرات سوء فراوانی برجای
گذاشت که به لحاظ گستردگی جغرافیایی و قدرت تخریب منابع انسانی و
طبیعی، بیهمتا بود. آتش جنگجهانی دوم بین دو بلوک، متحدین شامل
آلمان، ایتالیا و ژاپن و متفقین که انگلیس، فرانسه، آمریکا و شوروی را
در برمی گرفت، شعله ور شد.
آمریکا در فاصله وقوع دو جنگ جهانی به طور مخفیانه با انجام آزمایشهای
هستهای متعدد موفق شد تا به بمب اتمی که سلاحی مرگبار بود، دست یابد؛
آمریکا که از قدرت تخریب گسترده و وحشتناک این سلاح جدید مطلع بود در بیست و
ششم جولای 1945 میلادی(1324 ش) در اولتیماتومی به ژاپن این کشور را به
تسلیم شدن تهدید کرد. ژاپن در بیخبری مطلق از نقشه امریکا، دو روز بعد،
اولتیماتوم آمریکا را رد کرد.
ششم اگوست 1945 میلادی نخستین حمله اتمی در جهان توسط آمریکا علیه کشور
ژاپن و شهر هیروشیما صورت گرفت و بدین ترتیب عصر هستهای و رقابتهای اتمی
در جهان آغاز شد. خلبان "تیبتس" با هواپیمای بمب افکن بی29 انولاگای از
فرودگاه نظامی آمریکایی تینیان در مجمع الجزایر ماریان واقع در اقیانوس
آرام در حالی که این هواپیما به بمب اتمی با نام پسرک(Little Boy) مسلح شده
بود به هوا برخاست.
این هواپیما ساعت 8:15 صبح به وقت محلی بر فراز شهر هیروشیما رسید و این
بمب را که حاوی 60 کیلوگرم اورانیوم 235 بود را شلیک و این شهر را به
ویرانهای بزرگ تبدیل کرد.
خلبان تیبتس پس از رهاکردن بمب اتمی به سرعت از محل دور شد و از فاصلهای دور از لحظه انفجار عکس گرفت و به پایگاه خود بازگشت.
انفجار 43 ثانیه بعد، برفراز مرکز شهر هیروشیما رخ داد؛ در لحظه نخست،
انرژی حرارتی معادل چند میلیون درجه در هوا و در محوطهای به شعاع یک
کیلومتر برای چند ثانیه آسمان هیروشیما را به آتش کشید.
حرارت ناشی از گرمای انفجار به میزان چندین هزار درجه سانتی گراد، در شعاع
یک کیلومتری ناگهان همه چیز را بخار و به خاکستر تبدیل کرد و در محوطهای
به شعاع چهار کیلومتر ساختمانها و انسانها آتش گرفتند و در شعاع هشت
کیلومتری مردم دچار سوختگیهای شدید شدند.
پس از آزاد شدن حرارت اولیه، نوبت به موج انفجار رسید تا تاثیر ویرانگر خود
را نشان دهد و بر اثر این موج انفجار، گازهای بسیار گرمی با سرعت یک هزار
کیلومتر در ساعت، مشابه یک دیوار جامد هوا به شعاع دو کیلومتر آزاد و همه
چیز را به غبار تبدیل کرد. از مجموع 90 هزار ساختمان موجود در شهر
هیروشیما، 62 هزار باب از این منازل به کلی از بین رفتند و80 هزار نفر از
مردم هیروشیما کشته و حدود 70 هزار نفر مجروح شدند که اغلب مجروحان نیز پس
از مدتی جان خود را از دست دادند. موج سوم خسارات و تبعات ناشی از این
بمباران اتمی؛ تاثیر تشعشعات رادیواکتیو بر انسان و سایر موجودات زنده است
که روزها، ماهها و حتی سالها بعد، آثار مخرب خود را نشان داد و موجب،
انواع سرطانها، بیماریهای خونی و پوستی و تولد هزاران کودک ناقص الخلقه
شد، که این مورد آخر از همه عوارض وحشتناکتر است.
آمریکا سه روز بعد از این واقعه، در نهم آگوست 1945 میلادی تصمیم به اجرای
قسمت دوم عملیات خود گرفت و این بار نوبت شهر ناکازاکی ژاپن بود تا قربانی
این بلای خانمانسوز ساخته دست بشر شود. جنگندههای آمریکایی در این حمله،
بمبی به وزن چهار و نیم تن، حاوی حدود 10 کیلوگرم پلوتونیم 239، موسوم به
مرد چاق (Fat Man) را در ارتفاع حدود 500 متری این شهر منفجر کردند.
هرچند قدرت تخریب این بمب بیشتر از بمب هیروشیما بود، اما ویرانی و تلفات
به جای مانده از آن به دلیل وجود تپهای بزرگ در این شهر کمتر بود.
آسیبهای ایجاد شده در این دره بسیار شدید بود به گونهای که بیش از دهها
هزار خانه ویران و بیشتر از 70 هزار نفر کشته شدند؛ اما به دلیل این که
بخشی از انرژی این انفجار در مناطق خالی از سکنه تپه آزاد شده بود، از وارد
شدن خسارات و تلفات شدید به این شهر جلوگیری کرد.
هیروهیتو امپراتور ژاپن در پانزدهم آگوست 1945 در پیامی رادیویی پایان جنگ
را به مردم ژاپن اعلام کرد و در دوم سپتامبر 1945 میلادی تسلیم نامه ژاپن،
در خلیج توکیو امضا شد. بمباران اتمی هیروشیما و ناکازاکی پایانی تلخ بر یک
جنگ ویرانگر بود که به قربانی شدن هزاران انسان بیگناه انجامید و به
عنوان صفحهای سیاه در تاریخ بشر ضبط و ثبت شد و این حادثه سندی زنده بر
کذب بودن ادعای عاملان این حادثه دارد که امروز داعیه منع اینگونه سلاحها
را ابزار زورگویی، سلطه و ظلم خود قرار دادهاند.
(منبع : اسلام تایمز)
شهید زبیح الله علیزاده، همسنگر اعزامی از ایستگاه راه آهن چمسنگر در عملیات رقابیه به شهادت رسیده بود.
خدمت خانواده محترم ، پدر و مادر، براداران و خواهران تسلیت و از خداوند مندان آرزوی سلامتی را برای ایشان دارم.
روح الله پاپی مداح اهل بیت که درعملیات خیبر، لشکر ولیعصر، گردان خط شکن
در سال 63 به شهادت رسیده بود بعد از 25 سال پیکر مطهرش به میهن اسلامی
ایران بازگشت.
نحوه تشکیل پدافند شیمیایی درسپاه
**************************
ماه اسفند مانند هر سال ما را یاد روزهایی میاندازد که رزمندگان دلاور
کشورمان طعم شیرین پیروزی و فتح در عملیاتهای خیبر، بدر، والفجر10 و... را
بر دل و جان ما هدیه کردند.
و البته هیچگاه تلخی مصیبتهایی که رژیم بعث عراق با استفاده وسیع از بمبهای شیمیایی بر سر مردم آورد، فراموشمان نمیشود.
تاریخچه و سیر تکاملی ( ش. م. ه (:
( ش. م. ه (عبارت شیمیایی-میکروبی-هستهای است که برای نیروها، یگانها و
ابزار مقابله با جنگافزارهای شیمیایی، میکروبی و هستهای به کار میرود.
این اصطلاح پیشتر و در دوره جنگ ایران و عراق به صورت ( ش. م. ر )
نیز بکار میرفت که کوتاه شدهٔ عبارت شیمیایی-میکروبی-رادیواکتیو است.
تاریخچه :
نخستین حمله شیمیایی عراق در تاریخ 23/10/59 به منطقه هلاله و نی خزر بود که تعدادی مصدوم شدند.
ارتش عراق پس از تصرف خرمشهر و محاصره شهر آبادان، یکبار موفق شد از
رودخانه بهمنشیر عبور کند و به جنوب آبادان برسد. آنجا رزمندگان خیلی خوب
مقاومت کردند و دشمن را شکست دادند. بسیاری از آنها کشته شدند، تعدادی فرار
کردند وتعدادی نیزاسیر شدند. تعدادی قوطی همراه اسرای عراقی بودکه روی آن
به خط روسی و عربی نوشته شده بود مربوط به جنگهای شیمیایی، میکروبی و هسته
ای.
اوایل جنگ پدافند شیمیایی خیلی جدی گرفته نمیشد تا اینکه عراق در عملیات
والفجر2 و والفجر 4 در منطقه پیرانشهرو مریوان از سلاحهای شیمیایی استفاده
کرد. آغاز آمادگی سپاه برای مقابله با حمله های شیمیایی دشمن نیز همان موقع
بود،چون ما نمیتوانستیم ماسکهای امریکایی تهیه کنیم، برای خرید به سراغ
دیگر کشورهای خارجی رفتیم.
در تاریخ27/10/1362از سوی فرماندهی سپاه به یگاتها ابلاغ می شود که کلیه نیروها آموزشهای لازم را در زمیته مقابله با سلاحهای شیمیایی دیده و تمرین عملی تمایند و مسئولیت تامین امکانات به عهده بهداری رزمی یگانها می باشد .
در تاریخ11/12/1362 ابلاغ می گردد مسئولیت پیشگیری و درمان ناشی از تهاجمات شیمیایی به عهده بهداری رزمی می باشد،و بهداری موظف است ظرف 3 روز تجهیزات انفرادی مقابله با سلاحهای شیمیایی را بین یگانها تقسیم نماید .
در تاریخ12/12/1362 ابلاغ می گردد هرقرارگاه، لشکرو تیپ تعدادی نیرو را به بهداری رزمی جهت آموزش و تحویل گرفتن تجهیزات انفرادی معرفی نمایند. یگانهای مستقردر جزیره مجنون نیز در خود جزیره آموزش دیده و تجهیزات انفرادی را دریافت می کنند .
پس ازآن برای اولین بارسه نفر از نیروهای آموزش دیده ارتش را به عنوان
مربی درآموزشگاهی که درنزدیکی پل رومی تهران بود آوردیم و25 نفرازپاسداران
به مدت سه روزآموزشهای مختلف پدافند شیمیایی را دیدند. سپاه ماسک نداشت و
ما از ماسکهای امریکایی که در اختیار ارتش بود، استفاده میکردیم. درارتش
این آموزشها طبق روال انجام میشد. تعدادی قبل از انقلاب بورسیه شده و
درامریکا آموزش دیده بودند.
تشکیل اولین یگان پدافند شیمیایی
**************************
اولین یگان پدافند شیمیایی در سال 1362 با 300 نفر نیرو با 24 دستگاه
خودرو خنثی کننده مواد شیمیایی که روی عوامل شیمیایی پایدار اثر میگذاشت به
فرماندهی دکتر صادق رجایی در بهداری رزمی تشکیل شد .
شاید بتوان گفت دفاع شیمیایی ما دراین عملیات شکل منسجمی به خود گرفت و
نخستین اورژانس شیمیایی در جزایرراه اندازی و یک نقاهتگاه شیمیایی
نیزدراهوازآماده گردید .
بعد ازعلمیات خیبر ساختاروسازمان پدافند ش. م. رسپاه دربهداری رزمی و در
قرارگاههای اصلی کربلا،نجف ،قدس، سلمان و نوح به عنوان گردان پدافند ش .
م. ر جهت راه اندازی ابلاغ گردید.
این یگانها وظیفه کشف و خنثی سازی ، رفع آلودگی در منطقه تحت امررا به عهده
داشتند و هرکدام علاوه بر پوشش منطقه ای وسرزمینی یگانهای عملیاتی را
پشتیبانی می کردندوسهم بسیارمهمی درمقابله با حملات شیمیایی دشمن دردوران
دفاع مقدس ایفاء نمودند .
تمامی رزمندگان قبل از ورود به جبهه و خطوط مقدم نبرد توسط یگان های ویژه
آموزش های لازم را می دیدند و تجهیزات انفرادی از جمله ماسک، بادگیر، قوطی
انفرادی)در اختیارشان قرارمی گرفت.
در پی استفاده ارتش عراق ازسلاح های شیمیایی در جبهههای نبرد و مناطق مرزی بصورت گسترده ووسیع و ضرورت مقابله با حملات شیمیایی دشمن در عملیاتهای آینده گردان های پدافند ش . م. رقرارگاهها گسترش پیدا کرد. با توجه به آمادگی، داشتن تجارب ودراختیارداشتن تجهیزات انفرادی و تخصصی از بهداری منفک وتحت عنوان تیپ مستقل پدافند ش. م .ر بشرح ذیل ابلاغ گردید.
قرارگاه کربلا نیپ مستقل 11 والعادیات فرمانده برادر هوشنگ محمدی
قرارگاه خاتم نیپ مستقل 22 بعثت // // مصطفی امین
قرارگاه نجف نیپ مستقل 23 نصرت // // بهروز هدهدی
قرارگاه قدس نیپ مستقل 24 امام سجاد // // بهروز زارعی
قرارگاه نوح نیپ مستقل 114 حجر بن عدی // // یحیی ابراهیم پور
قرارگاه حمزه گردان مستقل پدافند ش . م. ر // // سید جمال حسینی
قرارگاه رمضان گردان مستقل پدافند ش . م. ر // // محمد حسین نادری
لشکر گردان مستقل پدافند ش . م. ر
تیپ گروهان مستقل پدافند ش . م. ر
در مقابله با سلاحهای شیمیایی، این یگان ها وظیفه کشف و خنثی سازی و رفع آلودگی در کل منطقه را به عهده داشتند. استفاده از کیتها و محلولهای شناسایی که با تغییر رنگ، میزان آلودگی و نوع آلودگی را مشخص می کردند و همچنین نمونه برداری از خاک و آزمایش بر روی تکه های خمپاره ها و بمب ها و راکتها را می توان از جمله فعالیت های شناسایی مناطق آلوده و تشخیص نوع عامل شیمیایی اشاره کرد.
این یگانها علاوه بر مناطق جنگی، برای مقابله با استفاده احتمالی عراق از تسلیحات کشتار جمعی در مناطق مسکونی، در شهرهای اصلی مانند : تهران ، اصفهان ، شیراز، اهواز و کرمانشاه حضور داشتند.